هدف از آفرینش چیست؟


در خلقت و آفرینش، دو هدف می‌توان تصور کرد: نخست، هدف متوسط و دوم،هدف غایی و عالی. با مراجعه به آیات قرآن وروایات اهل بیت علیهم السلام روشن می‌شود که هدف متوسط خلقت، عبادت و بندگی خداستک.


الف) اگر پاسخ داده شود: «هدف، همان عبادت و پرستش خداوند است.»، این پرسش مطرح می‌شود که «مگر خداوند، نیازمندعبادت و پرستش بندگان است؟».

ب) اگر پاسخ بدهید: «خداوند، قادر ومتعال است.»، این پرسش به ذهن می‌آید که «چرا و چگونه جهان را آفرید؟ آیا هرقادری که می‌تواند کاری کند، باید آن را انجام دهد؟»

پ) در صورتی که پاسخ داده شود: «هدف،تکامل انسان‌ها است.»، این پرسش مطرح می‌شود که «تکامل انسان، چه اثری دارد؟چگونه می‌تواند هدف آفرینش باشد؟»

ت) بر فرض، به تکامل معهود و کمال مطلوب رسید، چه می‌شود؟

پاسخ: این پرسش، سابقه دیرینه ای دارد ومانند برخی از مسایل فلسفی، برای همگان مطرح است. غالب انسان‌ها مایلند بفهمند که «هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسان‌ها چیست؟»...

این پرسش برای افرادی به صورت یک عقده «لاینحل » در می‌آید، که دایره هستی رابه جهان ماده منحصر می‌نمایند و مرگ راپایان زندگی بشر می‌دانند و عالمی به نام «رستاخیز» و سرایی به عنوان «آخرت » رانمی پذیرند.

اما کسانی که زندگی مادی را برای انسان منزلی از منازل زندگی بشر می‌دانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند واین جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت می‌دانند، در مکتب این افراد، پاسخ به این پرسش، آسان است و برفرض اگر هدف ازآفرینش انسان را در این جهان نتوانندبدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و درزندگی ابدی، جست و جو می‌کنند ومی گویند: «هدف خلقت انسان در این جهان،آماده کردن او برای یک زندگی جاودانی است که خود هدف و مطلوب نهایی است.»

بعد از ذکر این مقدمه، ابتدا به طور اجمال به بررسی هدف از آفرینش می‌پردازیم وسپس مطالبی درباره پرسش‌هایی که مطرح شد، بیان می‌شود.

در خلقت و آفرینش، دو هدف می‌توان تصور کرد: نخست، هدف متوسط و دوم،هدف غایی و عالی. با مراجعه به آیات قرآن وروایات اهل بیت علیهم السلام روشن می‌شود که هدف متوسط خلقت، عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همه پدیده های عالم ساری وجاری است.

خداوند، درباره همه اشیای مادی عالم می‌فرماید:«... وان من شی ءالا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم...» (1) ، همه موجودات تسبیح خدا می‌گویند، اما شما تسبیح آنان رانمی فهمید. و درباره جن و انسان نیزمی فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » (2) ; آفرینش جن و انسان برای بندگی است. بنابراین از دیدگاه وحی،همه هستی تسبیح گوی ذات او هستند ومشغول عبادت، و عبادت هم هدف متوسط خلقت است. (3)

آیا خدا در آفرینش ذی نفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: منفعت و سودبه خلق برمی گردد نه به خالق، یعنی خدا ذی نفع نیست، یا به عبارتی، ناقص نیست که با این کاربه کمال برسد، بلکه سود به مخلوق بر می‌گردد

اما هدف عالی و غایی، وصول به مبدا نورهستی است، یعنی منتهی الیه سیرمخلوقات، اوست: «و ان الی ربک المنتهی » (4) ; انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. «الی ربک الرجعی » (5) ;برگشت به سوی خداست. «انا لله و اناالیه راجعون » (6) : که همگی این آیات غایت سیر را روشن می‌کنند. البته رسیدن به خدا همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. موقعی پدیده های هستی، کمال آخرخود را می‌یابند که به قرب الهی برسند. پس روشن شد هدف غایی خلقت، به کمال رسیدن همه موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است.

در این جا دو مطلب دیگر را نیز باید موردتوجه قرار داد:

نخست این که خدای تعالی فیاض، به تمام معناست و باران رحمت او بر سربندگان،همیشه می‌بارد و مانعی هم برای آن نمی‌توان تصور کرد. به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است، پس باید خلق کند، چون لازمه ذات او، خلاقیت و فیاض بودن است.

دوم این که آیا خدا در آفرینش ذی نفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: منفعت و سودبه خلق برمی گردد نه به خالق، یعنی خدا ذی نفع نیست، یا به عبارتی، ناقص نیست که با این کاربه کمال برسد، بلکه سود به مخلوق بر می‌گردد.

من نکردم خلق تا سودی کنم

بلکه تا بربندگان جودی کنم

 

به عبارت دیگر آفرینش، احسان و فیض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات; وچنین آفرینشی حسن ذاتی دارد و قیام به انجام فعلی که ذاتا پسندیده است; جز این که خود فعل زیبا باشد، به چیز دیگری نیازی ندارد. بنابراین اگر کسی بپرسد: «چرا خالق منان، دست به چنین کار پسندیده بالذات زده است؟» در پاسخ باید گفت: «خداوند که فیاض علی الاطلاق است، باتوجه به این که می‌توانست موجودی را خلق کرده و به کمال برساند، اگر چنین نمی‌کرد، جای پرسش وایراد به او بود.»

پاسخ بخش الف: