ريشه هاى بيهوده گويى

ريشه هاى بيهوده گويى
عوامل ذيل ، انسان را به وادى بيهوده گويى مى كشاند:
1 - كنجكاوى بيجا
اشتياق به دانستن چيزى كه براى شخص سودى ندارد يا كاوش در مسائل غير مفيد، از عوامل مهم بيهوده گويى است ، البته اين نبايد با مساءله كسب دانش و فهميدن امور مفيد و نيكو، اشتباه شود. مقصود از اين عامل ، حرص ‍ به دانستن چيزهايى است كه فقط سرگرم كننده ولى بى فايده اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهاى خانه فلان شخص ، يا پرسش از تعداد موهاى سر خود.
2 - علاقه فراوان و صميميت
شدت علاقه به ديگرى ، موجب پيدايش ميل فراوان به سخن گفتن با او مى شود كه اين مى تواند انسان را به بيهوده گويى و پر گويى وا دارد. فرد، در اين حال آن قدر سرگرم سخن گفتن است كه به مفيد بودن يا نبودن گفتارش ‍ توجه ندارد.
3 - وقت گذرانى

ادامه نوشته

فحش

فحش
الجنه حرام على كل فاحش ان يدخلها(417).
ورود به بهشت بر هر دشنام دهنده اى حرام است .
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
مقدمه
ناسزا گفتن و دشنام دادن از رفتارهاى بسيار زشت و زننده اى است كه آدميان كم و بيش به آن مبتلايند. اين بيمارى ، مايه نابودى پيوندهاى عاطفى انسان شده ، دشمنى و كينه را پديد مى آورد.
اين فصل به بيان و توضيح ابعاد گوناگون ناسزا و دشنام پرداخته تا راه هاى درمان مناسب را براى ريشه كن كردن آن ارائه كند. موضوع هاى مورد بحث در اين فصل عبارتند از:
1 -
تعريف فحش
2 -
اقسام فحش
3 -
نكوهش فحش از ديد شرع و عقل
4 -
ريشه هاى درونى فحش
5 -
پيامدهاى زشت فحش
6 -
راه هاى درمان فحش .
(1): تعريف فحش
فحش ، بذاء، سلاطه ، تفحش و سب ، كلماتى گوناگون با معانى بسيار نزديك به هم ، بلكه مترادف و هم معنايند. فحش در لغت به معناى افزايش بدى از حد مجاز است ؛ يعنى وقتى بدى از حد خود فراتر رود، شخص به ناسزاگويى روى مى آورد. ((تفحش )) به معناى بيهوده گفتن يا هرزه گويى ، ((سب )) به معناى گفتار زشت يا دشنام ، ((بذاء)) به معناى بد زبانى و ((سلاطه )) نيز به معناى زبان درازى است .
دانشمندان اخلاق ، به كار بردن سخنان زشت براى اشخاص را فحش و ناسزا مى گويند.
(2): اقسام فحش
فحش را از جهت انگيزه گوينده به دو قسم مى توان تقسيم كرد:
1 - فحش با انگيزه آزار (قصد جدى )
گاه ناسزا براى رنجاندن و آزردن خاطر ديگرى گفته مى شود. دشنام دهنده در اين حالت با جديت ناسزا گفته ، حرمت شكنى مى كند.
2 - فحش با انگيزه شوخى
هرزه گويى و فحش چه بسا براى شوخى باشد. ناسزا گويى در چنين حالى ، بدون انگيزه رنجاندن است .
گاهى هم اين صفت ناپسند، عادت شده ، بدون انگيزه خاصى انجام مى گيرد. فرد بيمار در اين حال براى رساندن مقاصد معمول خويش ، سخنان زشت را به مى گيرد. فحش از جهت زشتى كلمات به كار رفته نيز به مرتبه هاى گوناگون تقسيم مى شود. برخى بسيار زشت است و برخى زشتى كم ترى دارد.

ادامه نوشته