. گزيده محوري

يكي از محورهاي تربيتي، محتواي آن است كه بايد به آن توجه كرد. محتواي تربيت است كه به متربيان آموخته و از آنان خواسته مي شود ذهن و رفتار خود را با آن تطبيق دهند.

در اسلام، دانش از ارزش وافري برخوردار است و بدين سبب بالبداهة عالِم و جاهل يكسان نيستند،[298] بلكه خداوند مقام دانشمندان را به مراتب والاتر قرار داده است؛[299] اما اين سخن لزوماً به معناي شايستگيِ هر نوع علم براي تعليم و تعلم و يا جايگاه والاي هر فردِ دانش آموخته نيست.

بنابر دستورهاي ديني، محدوده اي از علوم، خارج از دامنة تعليم و تعلمِ مجاز قرار دارد و نه تنها آموزش آنها رجحاني ندارد، بلكه ياد دادن و ياد گرفتن آنها نيز نهي شده است. به عنوان نمونه، از ميان دانش هاي ديني، موضوع «ذات باري تعالي» و از ميان علوم غير ديني، علم «سحر و جادو» در درون اين محدوده قرار دارند. از اين محدودة كوچك كه بگذريم، پرسشي كلان مطرح است كه آيا دستور اسلام به خوض در علوم و ايجاب آن به فراگيري دانش از هر فرد و هر جا توسط مسلمانان، جميع انواع دانش و معارف را دربرمي گيرد و يا منحصر به دانش هاي ديني است؟ به عبارت ديگر، آيا علم از مطلوبيت ذاتي برخوردار است و هر نوع دانشي كه عنوان علم يافت، با ارزش تلقي مي شود، و يا گونة ويژه اي از دانش (دانش ديني) ارزشمند است؟ اين پرسشي است كه بسياري از دانشمندان مسلمان به آن پرداخته و دربارة آن ديدگاه هايي اظهار داشته اند. به عنوان نمونه، شهيد مطهري از قايلان ديدگاه اول و امام خميني(ره) از معتقدان به ديدگاه دوم است.[300

ادامه نوشته

اصول تربيت دينی از منظر آيات و روايات

چكيده

در اين مقال، پس از بيان معناي لغوي و اصطلاحي «اصل» تربيتي، مجموعه اي از مهم ترين اصول تعليم و تربيت ديني را بررسي مي كنيم. اين اصول با بهره‏گيري از آيات قرآن كريم و روايات پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) استخراج و كاوش مي شوند.

اصول تربيتي استخراج شده و معرفي شده عبارت اند از: جوان گرايي، تفرد، تفاوت هاي اجتماعي، خانواده گرايي، فطرت گرايي و گزيده محوري. برخي از اين اصول، مورد توجه عموم فيلسوفان و دانشمندان تعليم و تربيت بوده اند. اما در اينجا با استفاده از آيات و روايات، با نگاهي جديد به آنها پرداخته و يا جزئيات بيشتري از آن بحث مي شود. برخي ديگر نيز از ويژگي هاي نظام تعليم و تربيت اسلامي محسوب مي شوند و به طور خاص مورد توجه فيلسوفان مسلمان هستند.

كليد واژه ها: تربيت، تربيت ديني، اصول تربيتي، اهل بيت(ع)، نظام تعليم و تربيت.

مقدمه

فعاليت هاي تربيتي، از جمله فعاليت هاي اساسي است كه در حيات فردي و جمعي انسان، تأثيري انكارناپذير دارد. اين فعاليت ها براي تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل يا اصولي هستند. مشخص‏كردن اصول تربيت در هر حيطه (ديني، اجتماعي، اخلاقي، عقلاني و غيره) كه باشد، از جمله اقدامات اساسي است كه بايد قبل از هر فعاليت تربيتي انجام پذيرد. اين اصول از هر منبعي اخذ شون ـ فلسفه، دين، روان شناسي، جامعه شناسي و ساير رشته هاي معرفتي و علمي ـ بايد پاس داشته و به رعايت آنها اهتمام ورزيده شود؛ در غير اين صورت، جريان تربيت، در فرايند خود تا رسيدن به هدف نهايي دستخوش مخاطره خواهد شد.

ادامه نوشته

ـ مراقبه و محاسبه

یکی از روشهای تربیت در قرآن کریم «مراقبه و محاسبه» است که علمای اخلاق و ارباب معرفت درباره این موضوع بسیار تأکید و توصیه فراوان نموده اند.

معنای «مراقبه و محاسبه» مرحوم نراقی در «جامع السعادات» می نویسد: معنای «مراقبه» آن است که همیشه ملاحظه کند ظاهر و باطن خود را تا این که اقدام به

معاصی نکند و واجبات از او ترک نشود تا این که در هنگام محاسبه ملامت و ندامت متوجه او نشود. و معنای «محاسبه»، این است: که انسان در هر شبانه روز وقتی را معین کند که به حساب نفس خویش برسد که چه اعمالی را انجام داده و طاعتها و گناهانش را موازنه و سنجش نماید و نفس خویش را سرزنش کند. اگر در طاعت الهی تقصیر نموده یا مرتکب معصیت شده، و شکر نماید خداوند را اگر واجبات را انجام داده و معصیتی از او صادر نشده و شکر زیادتری نماید، اگر موفق به بعضی اعمال خیر و مستحبی شده است.»(74)

انسان باید همواره در طول روز و تا هنگام استراحت شبانگاهی به کشیک نفس پرداخته و لحظه ای از آن غافل نباشد تا وسوسه های نفسانی و حالات شیطانی نتواند وی را از جاده حق و اعتدال خارج کرده و به سوی عمل و یا صفتی زشت سوق دهد و یا کار پسندیده را در نظرش به صورت دیگری جلوه دهد و یا با تنبلی و کسالت او را از اقدام و ادامه بر انجام آن منصرف کند.

این قدم بسیار مهمی است که در آغاز، سخت و دشوار است، ولی به تدریج از دشواری آن کاسته و آسان خواهد شد.

امام علی (ع) می فرماید: «رحم ال

ادامه نوشته

بعضی از الگوهای تربیتی در قرآن کریم

به رغم وجود عوامل محدودکننده انسان مانند وراثت، طبیعت و جامعه انسان می تواند به اراده خود مسیر خویش را برگزیند و از حصار عوامل محدودکننده در اطراف خود بیرون آید؛ حتی این توانایی را پیدا می کند که سرنوشت جدیدی را برای جامعه و تاریخ خود رقم زند.

برای نمونه: قرآن کریم، همسر فرعون و حضرت مریم را به عنوان الگوهایی برای مؤمنان ذکر می کند. آنان با وجود محیط ناسالم، طریق صلاح و رستگاری را برگزیدند.(1)

قرآن به تأثیرپذیری انسان از محیط و شرایط گوناگون اذعان دارد و به او نسبت به تأثیرات آنها هشدار می دهد. در مورد فرزند حضرت نوح (ع) خداوند به صراحت می فرماید: او از اهل تو نیست؛ زیرا به دلیل متأثر شدن از عوامل محیطی ناصالح، از مسیر صلاح و درستی خارج شده است.(2)

خداوند متعال به ستایش از جوانان «اصحاب کهف» می پردازد که با هجرت از محیط فاسد، خود را از عوامل محیطی ناسالم دور ساختند و ایمان خویش را حفظ کردند.(3)

می توان گفت: اقدام شجاعانه سحره فرعون در زیر پا گذاشتن موقعیت اجتماعی خود و ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) الگوی توبه حقیقی برای دیگران می شود.(4)

به جهت اختصار چند نمونه از الگوهای قرآنی را ذکر می کنیم:

* یوسف، قهرمان مقاومت در مقابل شهوت.(5)

* جوانان کهف، اسوه های مهاجرت در راه خدا برای رشد و هدایت.(6)

* اسماعیل، نماد تسلیم در مقابل فرمان خدا.(7)

* ابراهیم، الگوی فطرت جویی، عادت گریزی و بت شکنی.(8)

* نوح، الگوی پایداری و استقامت در تبلیغ دین.(9)

* ایّوب، قهرمان صبر و تحمّل در شداید روزگار.(10)

* داود جوان، نمونه شهامت و شجاعت در مبارزه با طاغوت.(11)

قرآن کریم در همه این موارد می فرماید: «... اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتداکن....»(12)

برترین الگوی تربیتی قرآن

قرآن کریم پیامبر اسلام(ص) را سرمشق و الگوی مطلق در همه ابعاد زندگی برای همه خداجویان و کسانی که اعتقاد به رستاخیر دارند، معرفی می کند: «بی تردید، برای شما در همه ابعاد (چه در صبر و مقاومت و چه در دیگر اوصاف و افعال نیکو) اسوه و الگوی

نمونه در (اقتدای به) رسول خدا(ص) است. برای آن که به ثواب خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»(13)

قرآن کریم پیامبر گرامی اسلام(ص) را به عنوان اسوه و الگوی تربیت مردم معرفی می کند و از او به عنوان صاحب «خُلق عظیم» یاد نموده است: «و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری»(14) در این که مقصود از «خلق عظیم» پیامبر اکرم(ص) چیست؟ اقوالی گفته شده است از جمله:

الف) تو بر دین بزرگی هستی که دین اسلام است.

ب) تو متخلّق به اخلاق اسلام و بر طبع بزرگی هستی و حقیقت اخلاق آن است که انسان نفس خود را به آن بیاراید.

ج) خلق عظیم صبر بر حق و بخشش وسیع و تدبیر به اقتضای عقل است.

د) عایشه گوید: اخلاق پیامبر متضمّن بود، آنچه که در ده آیه اول سوره مؤمنون آمده است و کسی را که خداوند ستایش کند بر این که اخلاق بزرگی دارد، دیگر بعد از آن ستایش، ستایشی نیست.

هـ) خداوند خلق او را عظیم فرموده برای این که با اخلاقش با مردم معاشرت

داشت و با قلبش جدا بود، پس ظاهرش با مردم باطنش با خدا بود.

آری، پیامبر گرامی اسلام (ص) به سبب «خُلق عظیم» و «رحمة للعالمین» بودن، آینه مکارم اخلاقی برای همگان است، تا آنجا که بارها می فرمودند: «من فقط برای تکمیل و تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث گشته ام.»(15) و در آیه ذیل، خداوند در اوجی تماشایی، رسولش را به داشتن چشم محبت و رحمت و لطف همراه با شکیبایی با مؤمنان می ستاید و به حبیب مهربانش، حضرت محمد(ص)، مباهات می کند: بی تردید، پیامبری (حضرت محمد (ص)) از میان خودتان (از پیکره خودتان) به سوی شما آمده است که رنجهای شما بر او به غایت ناگوار است.

ادامه نوشته

و. احسان و تربیت

احسان که گونه خاصی از عمل است، در تفکر قرآنی شهید مطهری، به معنای انسانیت دوستی و دلبستگی به ارزش های انسانی است و نه رفتار دلخواه انسان ها. به همین جهت خشونت های مشروع، از قبیل جهاد، قصاص و حدود به معنای دفاع از مصلحت، سعادت و انسانیت و تفسیری از محبت است و نه استثنایی در رابطه با اصل کلی انسان دوستی.143

احسان و محبت با چنین مفهومی جزء عوامل تربیتی شناخته شده است.( 144 ) قرآن می فرماید:

(لاتستوی الحسنة و لا السیّئة)؛ یعنی نیکی و بدی به مردم از نظر اثر همانندی ندارد. (ادفع بالتی هی أحسن)؛ آن که به تو بدی کرده، تو به او نیکی کن. (فاذا الذی بینک و بینه عداوة کأنّه ولیّ حمیم) (فصلت/34)؛ همان کسی که با تو دشمنی دارد، تو اگر او را ببخشی و به او نیکی کنی، دشمنی او تبدیل به دوستی می شود.145

توصیه به احسان در قرآن یک توصیه عمومی است. مؤمنان حتی نسبت به کافران می توانند محبت نمایند، البته اگر احسان به آنها باعث صدمه به دین و مسلمین

صفحه 106

نشود:

ادامه نوشته

گزیده ای از آیات قرآن درباره امر به عدالت

در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد. که در آن انسانها را به اجرای عدالت و دوری از ظلم (ظلم اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و....) فرمان می دهد، نمونه از این آیات کریمه عبارتند از:
* «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات، و أنز لنا معهم الکتاب و المیزان، لیقوم الناس بالقسط؛ ما پیامبران را با دلیهای روشن فرستادیم، و به آنان کتاب و میزان دادیم، تا مردمان همه قسط را به پای دارند (و همه به بهره خود در زندگی برسند)» (حدید/ 25).
* «یا قوم اعبدوا الله.... فأوفوا الکیل والمیزان؛ ای مردم! خدا را بپرستید... و پیمانه و ترازو را پرو پیمان بدهید و بکشید (و از کم فروشی، احتکار، ایجاد تورم، گرانفروشی، و هر گونه روابط مالی و اقتصادی ظالمانه و ناسالم بپرهیزید!» (اعراف/ 85).
* «اعدلوا! هو أقرب للتقوی؛ عدالت را اجرا کنید، که نزدیکترین راه دست یافتن به تقوی، اجرای عدالت است» (مائده/ 8).
* «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان؛ خداوند -بحتم- به اجرای عدالت و نشر احسان امر می کند» (نحل/ 90).
* «و ما أنفقتم من شیء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین؛ هرچه انفاق کنید (به دیگران بدهید و در راه هر اقدام خیری -فردی یا اجتماعی- به مصرف برسانید)، خداوند عوض آن را به شما خواهد داد؛ و او بهترین روزی دهندگان است» (سبا/ 39).
* «ان الله لا یظلم الناس شیئنا و لکن الناس أنفسهم یظلمون؛ خداوند سر سوزنی یه مردم ظلم نمی کند، لیکن خود مردم به یکدیگر ظلم می کنند» (یونس/ 44).
* «وسیعلم الذین ظلمو أی منقلب ینقلبون؛ کسانی که ظلم کردند، بزودی خواهند دانست که به چاه ویلی سرنگون خواهند شد» (شعرا/ 227).

 

 

ادامه نوشته

نکات تربیتی سوره مبارکه لقمان

گروه فعالیت‌های قرآنی: مسائل تربیتی در قرآن به قدری گسترده است که اگر انسان سال‌ها تلاش کند شاید بتواند گوشه‌ای از آن را بیان کند، به همین دلیل سعی ما بر این است که با رجوع به آیات سوره مبارکه لقمان، گوشه‌ای از نکات تربیتی این سوره مبارکه را که دارای نصایح خاصی است بیان کنیم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از کردستان، محمدرضا خسروپور، کارشناس قرآن تبلیغات اسلامی سقز با اشاره به اهمیت تربیت قرآنی جامعه در یادداشتی به مسائل تربیتی سوره لقمان پرداخته است، که در ادامه این یادداشت می‌آید.
یکی از مهم‌ترین مباحث که در حوزه علوم انسانی، توجه ویژه‌ای به آن شده، تربیت انسان است، چرا که مهمترین هدف از بعثت انبیا تربیت و تزکیه انسان‌ها و به سعادت رساندن آنهاست. همه مکاتب و مذاهب برای تربیت آدمی در دوران کودکی و نوجوانی به دلایل متعدد، اهمیت ویژه‌ای قائل  شده‌اند. اسلام نیز بر تربیت در این دوران تأکید فراوان دارد و آن را از وظایف والدین و حقوق فرزندان عنوان می‌کند.

با بررسی قرآن کریم این نکته به خوبی آشکار می‌شود که کلام خداوند، به تمام معنی یک الگو تربیتی کامل برای تمامی جامعه است. مسائل تربیتی در قرآن به قدری گسترده است که اگر  انسان سالها تلاش کند شاید بتواند گوشه‌ای از آن را بیان کند. به همین دلیل سعی ما بر این است که با رجوع به آیات سوره مبارکه لقمان، گوشه‌ای از نکات تربیتی این سوره مبارکه را که دارای نصایح خاصی است بیان کنیم. 

از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردها و جدایی‌های خود از مردم، اصول متانت و محبت را رعایت کند، و رفتارش با سلام و لبخند مهرانگیز باشد، از روی بی‎اعتنایی و خشم‌آلود، از کنار مردم عبور ننماید، چنین روی گردانی که از تکبر و خودپسندی نشات می‌گیرد، باعث تیره شدن روابط، و سرد شدن کانون گرم پیوندها، و احیانا موجب تخریب آن کانون خواهد شد. مساله روی گردانی مغرورانه از مردم، یک جسارت و توهین است که از آثار شوم آن کینه پروری و کاشتن بذر عداوت و دشمنی است، و چنین کاری موجب تباهی اخلاق و شیوه‌های خداپسندانه انسانی خواهد شد.

ادامه نوشته

نکات تربیتی و روانشناسی در قرآن *

چند نکته تربيتى در قرآن

1. اگر قصد راهنمايى و تربيت كسى را داريد، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گيريد؛ حتى اگر مخاطب شما فرعون سركش يا سران لجوج كفار جاهلى باشند؛(طه/44 و شعرا/215).

2. الف) گفتار رفتار آدمى در هر زمان و مكان، در حافظه الهى محفوظ است ؛ مراقب باشيد؛(لقمان/16 و كهف/30).

ب) نسبت به انسان‏هاى اطرافت، احساس مسئوليت كن و آنها را از كارهاى بد بازدار و به كارهاى خوب تشويق كن. اين لازمه استحكام يك پيكر است و بنى آدم اعضاى يكديگرند؛(لقمان/17).

ج) در رفتارهاى اجتماعى دقت كن! مبادا با غرور رويت را از ديگران برگردانى يا مثل متبكران راه بروى ؛ مبادا تندرو و كندرو شوى ؛ ميانه روى، بهترين روش است ؛ مراقب باش صدايت را بر سر كسى بلند نكنى و خلاصه در يك كلام، آدم باش ؛(لقمان/18و19).

3. قرآن كريم به شدت با پيروى از جمع(خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو) و حركت به دنبال اكثريت، مخالف است. قرآن مى‏گويد: اگر بخواهى از اكثريت مردم فقط به اين خاطر كه اكثريت هستند، پيروى كنى، بدون شك از راه خدا دور مى‏شوى ؛ هميشه با چشمان باز تصميم بگير؛(انعام/116 و اسراء/36).

4. هميشه بزرگ ترها، بهترين حرف را نمى‏زنند و هميشه حرف گوش كنى و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمى‏رساند. اين پيام تربيتى قرآن است كه حتى در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز كن كه فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوى اعمالت خواهى بود؛ نه بزرگ‏ترهايت؛(احزاب/67).

5. علم بهتر است يا ثروت؟ جواب آن را در آيه 247 بقره پيدا خواهيد كرد.

ادامه نوشته

نکته تربیتی در قرآن:

1 . اگر قصد راهنمایی و تربیت کسی را دارید، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گیرید; حتی اگر مخاطب شما فرعون سرکش یا سران لجوج کفار جاهلی باشند; (طه/44 و شعرا/215) .

2 . الف) گفتار رفتار آدمی در هر زمان و مکان، در حافظه الهی محفوظ است ; مراقب باشید; (لقمان/16 و کهف/30) .

ب) نسبت به انسان های اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهای بد بازدار و به کارهای خوب تشویق کن . این لازمه استحکام یک پیکر است و بنی آدم اعضای یکدیگرند; (لقمان/17) .

ج) در رفتارهای اجتماعی دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانی یا مثل متبکران راه بروی ; مبادا تندرو و کندرو شوی ; میانه روی، بهترین روش است ; مراقب باش صدایت را بر سر کسی بلند نکنی و خلاصه در یک کلام، آدم باش ; (لقمان/18و19) .

ادامه نوشته

نگاهی به قصه و نکات تربیتی آن در قرآن

پیش گفتار:

بدون تردید قرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاودان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) و کتابی که هدایت و راهنمایی مسلمانان را بر عهده دارد، مشتمل بر ظرایف و دقایق فراوانی است که بسیاری از آنها تاکنون ناشناخته مانده است، چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در وصف قرآن می فرماید:
له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم. ظاهره أنیق و باطنه عمیق. له نجوم و علی نجومه نجوم. لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه. فیه مصابیح الهدی و منارالحکمة؛(1)
قرآن دارای ظاهر و باطنی است. ظاهر آن حکم است و باطن آن علم. ظاهر آن جلوه و زیبایی دارد و باطنش ژرف و عمیق است. ستارگانی دارد و ستارگانش هم ستارگانی دارد. عجایب و شگفتی هایش به شمار در نیاید و غرایبش کهنه نگردد. در آن چراغ های هدایت و جایگاه نور حکمت است.
این سخن رهنمود ارزنده ای است که به ما یاد می دهد در مواجه با قرآن آن را سهل و ساده نگیریم و توجه و تأمل خود را به ابعاد مختلف آن معطوف سازیم.
از جمله ابعادی که قابل دقت است، پرداخت قصه و داستان در قرآن است.
داستان نویسی، امروزه به عنوان هنری بزرگ مطرح است و تأثیر اجتماعی شگرفی دارد. در دنیای نا آرام و پر غوغای ما نه تنها بازار قصه پردازی از رونق نیفتاده، بلکه از این جهت که بشر به آرامش روحی بیشتری نیاز دارد، رشد این هنر شتاب بیشتری به خود گرفته است.
آمار منتشر شده در کشورهای صنعتی جهان نشان می دهد که صنعت نتوانسته است ذوق قصه خوانی و داستان شنوی را از بین ببرد، چرا که این مقولات با روح و فطرت بشر ارتباط دارد. آدمی از همان کودکی شیفته شنیدن قصه و خواندن داستان است. این شیفتگی به سبب علاقه ای است که انسان نسبت به سرنوشت قهرمانان و شخصیت های داستان ها دارد، زیرا او می خواهد ببیند آیا او نیز از خصلت های این شخصیت ها برخوردار است یا نه؟ از این رو داستان نویس به منظور ارشاد و هدایت جامعه و یا تحول و رشد اندیشه و بالا بردن سطح افکار انسان ها از ابزار داستان بهره می گیرد و به نوشتن داستان های اجتماعی، اخلاقی، عرفانی و... می پردازد.

ادامه نوشته

د. عبادت و تربیت

عبادت همان عمل است، منتهی با روح خدا خواهی. به دلیل همین ویژگی، هویت و آثار تربیتی ویژه خود را دارد و استاد نیز آن را به عنوان عامل مستقل مطرح

صفحه 101

می سازد:

نیایش و پرستش یک حس اصیل124 و مظهر تکامل و هدف و آفرینش است125: (ماخلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون) (ذاریات/56) با این حال به عنوان مقدمه و عامل تربیت نیز مطرح است126.

عبادت درجاتی دارد، یک درجه اش عبادت به خاطر بهشت است، و یک درجه آن عبادت برای ترس از جهنم است، و بالاترین درجه آن، عبادت به قصد جلب رضایت خداوند است: (و رضوان من اللّه اکبر) توبه/72

برای تربیت انسان ها، دست کم در آغاز، چاره ای جز استفاده از ترس جهنم و رسیدن به بهشت نیست، با استفاده از این راه می توان به درجه بالاتر، راه یافت127.

شهید مطهری در یک بیان اجمالی، سازندگی عبادت را این گونه به تصویر می کشد:

(انسان با پیمون طریق طاعت پروردگار، واقعاً مراتب و درجات قرب پروردگار را طی می کند، یعنی از مرحله حیوانی تا مرحله ملک را می پیماند، این صعود یک امر تشریفاتی و اداری نیست… بلکه بالا رفتن بر نردبان وجود است، شدت و قوت و کمال یافتن وجود است که مساوی است با زیارت و استکمال در علم، قدرت، حیات، اراده، مشیت، ازدیاد دایره نفوذ و تصرف و تقرب به خداوند، یعنی واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کردن و به کانون لایتناهی هستی نزدیک شدن.)1

ادامه نوشته

حس خداجویی

بر اساس آنچه که در توضیح مبانی قبلی مطرح گردید، ارزش های انسانی، رشد حقیقی حس حقیقت جویی و توسعه (من) انسان، همه به گونه ای با حسّ خداگرایی گره خورده اند.

بنابراین، این نتیجه گیری استاد طبیعی می نماید که می نویسد:

(دراصول تربیتی، آن ریشه اصلی که باید آن را آبیاری کرد همان اعتقاد به خداست، و در پرتو اعتقاد به خدا، هم باید احساسات نوع دوستانه را تقویت کرد و هم حس زیبایی را پرورش داد، هم اعتقاد به عقل مستقل از بدن را.)61

(انسانیت اگر بنا شود روی اصل پایداری بنا شود، باید روی اصل توحید ساخته گردد… انسانیت از خداشناسی نمی تواند جدا گردد، یا خداشناسی است یا سقوط درحیوانیت… قرآن کریم مثلی ذکر می کند:

(ألم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبة أصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی أکلها کلّ حین باذن ربّها… و مثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثّت من فوق الأرض ما لها من قرار) ابراهیم/25 24

آیا ندانستی که چگونه خدا کلمه پاکیزه را به درخت زیبایی تشبیه کرده است که اصل ساقه آن برقرار باشد و شاخه های آن به آسمان، و به اذن پروردگارش همه وقت بار و ثمره خوردنی دهد… و کلمه پلید به درخت خبیثی می ماند که ریشه در عمق زمین

ادامه نوشته

واقعیت ملکات اخلاقی

استاد، فطریات را استعدادهایی می داند که در انسان بدوی وحشی، هنوز خواب هستند، ( 26 ) و اگر وارد حوزه تصور گردند، بدون نیازی به دلیل و استدلال به صورت فطری مورد تصدیق قرار می گیرند.( 27 ) همین استعدادها وقتی تربیت می یابند ( 28 ) تبدیل به خوی ها وخصلت های اکتسابی می شوند.

واقعیت خوی، عادت و ملکات که محصول تربیت است در کلام استاد با نوعی از تردید همراه است. ایشان پس از اشاره به سخن ارسطو که ملکات را کیفیات نفسانی نه چندان قابل تعریف می داند، و سخن افلاطون و سقراط که تنها علم و آموزش را درامر اصلاح کافی می داند، می فرماید:

ادامه نوشته

شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآن

قرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری از چنین هویتی، مطالعه دقیق کتاب تشریع و نظام تکوین را به قصد دریافت تصور روشن و واقع بینانه ازآنها به بشر توصیه می نماید، تا از این طریق، راه تعالی و تکامل خود را هموار و زمینه تشکیل و تأمین زندگی آرمانی خویش را در دو جهان، فراهم سازند.

ناکامی و گمراهی انسان از نگاه قرآن در صحنه زندگی، به اشتباه در برنامه ریزی، قانون گذاری و نظام رفتار خلاصه نمی شود، بلکه تفسیر و تلقی غیرواقع بینانه از هستی را نیز در بر می گیرد و به همین دلیل در این کتاب مقدس، آموزش حکمت و حقایق هستی در کنار تلاوت آیات الهی، تزکیه و تعلیم وحی، به عنوان عامل مؤثر در جهت رهایی انسان از ضلالت مطرح است. (یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین) جمعه/ 2

صفحه 75

بدین ترتیب، قرآن رسالت تعلیم و تربیت انسان را به عهده دارد و هر مفسر، پژوهنده و مربی که بدان روی آورد به گونه ای راهی به شناساندن نظام تربیتی قرآن می جوید و به فرا خور فهم و توانش به تبیین دیدگاه های تربیتی این کتاب آسمانی دست می یابد.

ادامه نوشته

3نکته درباره قرآن

1 . این نکته راشنیده اید که «هر کس در دوران جوانی قرآن را قرائت کند در حالی که به آن ایمان دارد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته می شود» . فکر آن که قرآن در رگ های انسان بگردد و در سینه او بطپد، آدمی را به وجد می آورد . جالب آن جاست که این خصوصیت، فقط در مورد جوانان آمده است و این فرمایشی از امام صادق (ع) است .

2 . این نکته را هم بشنوید که قرآن به دو صورت نازل شده است; یک بار در بیست و سوم ماه مبارک رمضان، از لوح محفوظ خداوند به سوی کعبه انزال یافت و یک بار دیگر به صورت تدریجی و طی بیست و سه سال، از خداوند به جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) تنزیل پیدا کرد . نکته جالب آن که چون کلمه انزال برای فرود آمدن دفعی و کلمه تنزیل برای نزول تدریجی استفاده می شود، در سوره قدر، مصدر انزال مشاهده می شود .

3 . آیا می دانید امید بخش ترین آیه قرآن کدام است؟ این مطلب را امام علی (ع) به نقل از رسول خدا (ص) بیان فرماید: «امید بخش ترین آیه قرآن، آیه 114 سوره هود است » . اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید .

ادامه نوشته