درس ها و پيام هاي عاشورا

عاشورا پژوهي، ابعاد و محورهاي مختلفي دارد؛ ولي آنچه شايان توجه است، پرداختن به چرايي و تجزيه وتحليل و استخراج درس ها و پيام هاي حماسه عاشوراست.
آنچه که اين نوشتار نمايان مي سازد، درس ها و پيام هاي حماسه جاودانه عاشوراست. اين مقاله قبل از هر چيز، اصل پيام داشتن نهضت حسيني را مورد بررسي قرار داده، با بيان شعاع و گستره پيام اين حماسه، رهنمودهاي عاشورا را مخصوص گروه و مکتب خاصي ندانسته، بلکه قلمرو اين حماسه جاودانه را تا پهنه زمين و گستره زمان و مرز انسانيت پيش برده است.
سپس با استفاده از سخنان و عملکرد امام حسين (عليه السلام ) و اصحابش، پيام ها و درس هايي را درزمينه هاي اعتقادي، اخلاقي، عرفاني، اجتماعي، سياسي و انساني، استخراج و استنباط کرده است.
کليد واژه: عاشورا پژوهي، حماسه عاشورا، تجزيه و تحليل نهضت عاشورا، پيام داشتن حماسه عاشورا، شعاع و گستره پيام قيام عاشورا، درس ها و پيام هاي حماسه عاشورا.

درآمد
 هر حادثه و حماسه اي هر چند اصيل و مبتني بر حقايق استوار باشد، اگر دستخوش تحريف ها و بدعت ها قرار گيرد و مجموعه اي خرافات در آن رخنه کند و يا به طور صحيح مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرارنگيرد نه تنها از ايفاي نقش اصلي خود باز مي ماند بلکه به تدريج از اهداف اصلي خود فاصله گرفته و به ضد خود تبديل مي شود. در اين ميان، حادثه اي همانند حماسه جاودانه کربلا که ماهيت ضد استبدادي و هويت عدالت طلبي وويژگي ظلم ستيزي دارد، ايجاب مي کند که حکومت هاي ظلم و جور براي رسيدن به مصالح و منافع خود در تخريب و تحريف محتواي اين واقعه عظيم از هيچ تلاش و کوششي دريغ نکنند.
از اين رو آنچه بايد پيرامون حماسه جاودانه کربلا مورد توجه قرار بگيرد، پرداختن به چرايي است تا چگونگي که در اين صورت اهداف و آرمان هاي اين حادثه و درسها و پيام ها و عبرتهاي اين واقعه استخراج « کل يوم عاشورا وکل ارض کربلا » مي شود و حماسه عاشورا نقش کاربردي پيدا کرده و جمله معروف تحقق مي يابد. آنچه پيش روي شمااست گامي است کوچک در راستاي تبيين اهداف والاي اين نهضت در قالب درسها وپيامها وسعي راقم بر اين است که باتمسک به بيانات وخطابه هاي حضرت امام حسين (ع)درسها وپيامهاي اين حماسه بزرگ وجاودانه تبيين وتشريح شود. اميد است که با سرمشق قرار دادن درس ها و پيام هاي حماسه عاشورا و با عمل نمودن به آنها بتوانيم پيوندي عميق و وثيق بين نهضت حسيني و انقلاب مهدوي ايجاد کرده، از زمينه سازان ظهور منجي عالم بشريت حضرت مهدي موعود(عج) باشيم.

پيام داشتن نهضت حسيني
 نهضت سيدالشهدا قضيه اي شخصي نيست، بلکه جرياني است تاريخي که سنت الهي محسوب مي شود. ازاين رو، يقيناً پيام دارد ؛ زيرا سنت هاي الهي بر همگان و در همه عصرها و نسل ها جاري و ساري است وفلن تجد لسنه الله تبديلا و لن تجد لسنّه الله تحويلا »(1) سنّتهاي الهي قابل تغيير و تبديل و تحويل نيست. (2 )
از طرفي ديگر، امام حسين (عليه السلام) داراي مقام والاي عصمت بوده، قول و فعل و تقرير او حجت است و تمامي حرکات و سکنات امام(ع) که انسان کامل و خليفه الله است کاشف و حاکي پيامي است.

ادامه نوشته

عاشورا؛ صحنه عبرت

غیر از درس، عاشورا یک صحنه‌‌‌ی عبرت است. انسان باید به این صحنه نگاه کند، تا عبرت بگیرد. یعنی چه، عبرت بگیرد؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و در چه وضعیتی است؛ چه چیزی او را تهدید می‌‌‌کند؛ چه چیزی برای او لازم است؟ این را می‌‌‌گویند «عبرت». شما اگر از جاده‌‌‌ای عبور کردید و اتومبیلی را دیدید که واژگون شده یا تصادف کرده و آسیب دیده؛ مچاله شده و سرنشینانش نابود شده‌‌‌اند، می‌‌‌ایستید و نگاه می‌‌‌کنید، برای اینکه عبرت بگیرید. معلوم شود که چطور سرعتی، چطور حرکتی و چگونه رانندگی‌‌‌ای، به این وضعیت منتهی می‌‌‌شود. این هم نوع دیگری از درس است؛ اما درس از راه عبرت‌‌‌گیری است. این را قدری بررسی کنیم. اولین عبرتی که در قضیه‌‌‌ی عاشورا ما را به خود متوجه می‌‌‌کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه، جامعه‌‌‌ی اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین علیه‌‌‌السّلام، ناچار شد برای نجات جامعه‌‌‌ی اسلامی، چنین فداکاری‌‌‌ای بکند؟ این فداکاری حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، یک‌‌‌وقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است؛ یک‌‌‌وقت در قلب کشورها و ملتهای مخالف و معاند با اسلام است؛ این یک حرفی است. اما حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، در مرکز اسلام، در مدینه و مکه مرکز وحی نبوی وضعیتی دید که هرچه نگاه کرد چاره‌‌‌ای جز فداکاری نداشت؛ آن هم چنین فداکاری خونین باعظمتی! مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده خواهد ماند، و الّا از دست رفته است؟! عبرت اینجاست. روزگاری رهبر و پیغمبر جامعه‌‌‌ی اسلامی، از همان مکه و مدینه پرچمها را می‌‌‌بست، به دست مسلمانها می‌‌‌داد و آن‌‌‌ها تا اقصی نقاط جزیزة العرب و تا مرزهای شام می‌‌‌رفتند؛ امپراتوری روم را تهدید می‌‌‌کردند؛ آن‌‌‌ها از مقابلشان می‌‌‌گریختند و و لشکریان اسلام پیروزمندانه برمی‌‌‌گشتند؛ که در این خصوص می‌‌‌توان به ماجرای «تبوک» اشاره کرد. روزگاری در مسجد و معبر جامعه‌‌‌ی اسلامی، صوت و تلاوت قرآن بلند بود و پیغمبر با آن لحن و آن نفس، آیات خدا را بر مردم می‌‌‌خواند و مردم را موعظه می‌‌‌کرد و آن‌‌‌ها را در جاده‌‌‌ی هدایت با سرعت پیش می‌‌‌برد. ولی چه شد که همین جامعه، همین کشور و همین شهرها، کارشان به جایی رسد و آن‌‌‌قدر از اسلام دور شدند که کسی مثل یزید بر آن‌‌‌ها حکومت می‌‌‌کرد؟! وضعی پیش آمد که کسی مثل حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، دید که چاره‌‌‌ای جز این فداکاری عظیم ندارد! این فداکاری، در تاریخ بی‌‌‌نظیر است. چه شد که به چنین مرحله‌‌‌ای رسیدند؟ این، آن عبرت است. ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار دهیم. ما امروز یک جامعه‌‌‌ی اسلامی هستیم. باید ببینیم آن جامعه‌‌‌ی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که او حکومت می‌‌‌کرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟! کوفه یک نقطه‌‌‌ی بیگانه از دین نبود! کوفه همان جایی بود که امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام در بازارهای آن راه می‌‌‌رفت؛ تازیانه بر دوش می‌‌‌انداخت؛ مردم را امر به معروف و نهی از منکر می‌‌‌کرد؛ فریاد تلاوت قرآن در «آناء اللیل و اطراف النهار» از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. این، همان شهر بود که پس از گذشت سالهایی نه‌‌‌چندان طولانی در بازارش دختران و حرم امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام را، با اسارت می‌‌‌گرداندند. در ظرف بیست سال چه شد که به آنجا رسیدند؟ اگر بیماری‌‌‌ای وجود دارد که می‌‌‌تواند جامعه‌‌‌ای را که در رأسش کسانی مثل پیغمبر اسلام و امیر المؤمنین علیهماالسّلام بوده‌‌‌اند، در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند، این بیماری، بیماری خطرناکی است و ما هم باید از آن بترسیم. امام بزرگوار ما، اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه محسوب می‌‌‌کرد، سر فخر به آسمان می‌‌‌سود. امام، افتخارش به این بود که بتواند احکام پیغمبر را درک، عمل و تبلیغ کند. امام ما کجا، پیغمبر کجا؟! آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعه‌‌‌ی ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، اینجاست! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. به نظر من این پیام عاشورا، از درسها و پیامهای دیگر عاشورا برای ما امروز فوری‌‌‌تر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، آقازاده‌‌‌ی اول دنیای اسلام و پسر خلیفه‌‌‌ی مسلمین، پسر علی بن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت می‌‌‌نشست، سر بریده‌‌‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدم‌‌‌هایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام را به اسارت گرفتند

ادامه نوشته

حادثه عاشورا

حادثه عاشورا، بي‏شک از عظيمترين رخدادهايي بود که در تاريخ بشري موجي عظيم‏ پديد آورد و مسلمانان و غير مسلمانان را با ارزشهاي متعالي و مفهوم حيات هدفدار آشنا ساخت و انگيزه‏هاي مبارزه براي حفظ کرامت انسان و نفي سلطه ستم را در انسانها ايجادکرد، يا تقويت نمود.هر اندازه که مسلمانان و انسانها با درسهاي نهفته در آن حرکت‏ خونين و عميق آشناتر شده، از آن بهره برده‏اند، به همان ميزان عزتمند و بزرگوار زيسته و پايه‏هاي حکومت طاغوتها را لرزانده‏اند.درسهايي که از عاشورا مي‏توان گرفت، در سخنان امام حسين‏ «ع‏» و يارانش، عملکرد و روحيات آنان، تاثير آن واقعه در فکر و زندگي مسلمانان و ماندگاري آن حماسه و آثارش در طول زمان نهفته است و کسي که‏ بدقت در مجموعه اين واقعه بنگرد، با اين درسها آشنا مي‏شود.[1] در اين فرهنگنامه، در ذيل‏عنوانها و مدخلهاي متعددي به شکلهاي گوناگون به اينگونه درسها و آموزشهاي‏ عاشورايي اشاره شده است.از جمله به اين موضوعات مراجعه شود: آثار و نتايج نهضت‏ عاشورا، آزادگي، اهداف نهضت عاشورا، ايثار، بصيرت، بلا و کربلا، تاکتيکهاي نظامي‏ تبليغي، جهاد، رمز جاودانگي عاشورا، زندگي، زيارت، شعارهاي عاشورا، شهادت‏طلبي، شيعه امام حسين‏ «ع‏»، عاشورا در نظر ديگران، عاشورا و امر به معروف، عاشورا و سقيفه، صبر، علي الاسلام السلام، فتح، فتوت، فرهنگ عاشورا، فوز، قرباني، کل يوم عاشورا، ماهيت قيام کربلا، مدايح و مراثي، نماز، نهضت‏يا شورش، وارث، وفا، هجرت، هل من‏ ناصر، هيهات منا الذله، يا فتح يا شهادت، يا ليتنا کنا معک و... برخي عنوانهاي ديگر:


پی نوشتها :
[1] در اين زمينه، به اثر ديگر جواد محدثی (پيامهاي عاشورا، نشر مرکز تحقيقات سپاه پاسداران) مراجعه شود که به شکل مبسوط به درسها ، پيامها و عبرتهاي عاشورا پرداخته است.

ادامه نوشته