وجدان کاری بعنوان یک اصل اخلاقی
در بین عوامل موثر در تولید، کارکردن با وجدان از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ زیرا با انجام کار و استفاده از نیروی انسانی، سایر عوامل و منابع مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. امروزه پویایی سازمانها و نظام اداری به تنهایی منوط به جدید کردن فناوری،تغییر ساختارها و اضافه نمودن سرمایه نیست؛ ولی آنچه در سرپا نگه داشتن و تعالی سازمانها و نظام اداری نقش محوری داشته وحرف اول را میزند انسان است که اگر به بطن انسان نگاه کنیمعاملی به نام وجدان میتواند نقشی پررنگ و بسیار مهم را در کاراییو اثربخشی هر سازمان ایفا کند.توجه به مفهوم وجدان کاری در سازمانها، توجه به اخلاق و روابطانسانی است؛ زیرا اخلاق، تعهد ایجاد می کند و باعث می شود، افرادنسبت به وظایف و رفتار شغلی خود به بهترین شکل و بدون وجودعامل کنترل خارجی حساس باشند. وجود وجدان کاری در یک سازمان باعث افزایش سطح بهرهوری، تحقق توسعه پایدار، تحول فرهنگی انسان، ثبات مدیریت و نظم اقتصادی میگردد. وجدان کاری موجب میشود کارکنان نظام اداری و سازمانی کشور، توانمندیها، استعدادها و تخصصها را نه تنها بدون کنترل بلکه بطور داوطلبانه در جهت تحقق اهداف سازمان قرار دهند که در سایه این وجدان کاری برنامههای توسعه پایدار کشور بیمه میشوند. کارکنان با وجدان کاری بالا سختتر کار میکنند، برای سازمان ارزش قائلند و ایراد کمتری در کارشان دیده میشود. افراد با وجدان