ثیر ریاضیات بر زندگی
ثیر ریاضیات بر زندگی
پرسشی که کراراً بوسیله دانش آموزان ، دانشجویان و حتی دبیران مطرح می شود این است که چرا ریاضیات می خوانیم ؟ و یا چرا ریاضیات تا این حد تدریس می شود ؟ و یا چرا ریاضیات باید مورد توجه هر محصلی باشد ؟ و یا اصولاً ریاضیات چه نقشی در زندگی روز مره دارد ؟ این پرسشی است که همیشه مطرح بوده است و متاسفانه پاسخ قانع کننده ای که بتوان آن را در یک جمله یا در یک عبارت خلاصه کرد نمی توان داد.هدف ما در این قسمت پاسخ به این پرسش است . شاید عمده ترین انگیزه مطالعه و گسترش ریاضیات و نخستین دلیل برای اهمیت دادن به آن به کار گرفتن این دانش در مطالعه طبیعت بمنظور شناخت محیط زیست و بهره برداری از آن در جهت زندگی بهتر و راحت تر باشد.هوایی که استنشاق می کنیم و یا پاکیزگی آن و نیز شرایط جوی که همراه می آورد در زندگی روزانه ما اهمیت دارد.آب طبعاً یکی از عوامل مهم حیات است ، هم از نظر استفاده از آن در مصرف روزانه ، کشاورزی و دریا نوردی و هم از دیدگاه یک منبع عظیم غذایی ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمین منبع تولید مواد غذایی و مواد اولیه صنعتی است و برای ما ارزش حیاتی دارد. برای زندگی متعادل و سالم و بهره برداری از موهبت های خدادادی نیاز به تندرستی و بهداشت خوب و شرایطی که آن را بهبود بخشد داریم.در جدال انسان برای رسیدن به این هدفها ریاضیات نقش اساسی داشته و به حد زیادی مورد استفاده قرار گرفته است.در تمدن امروزی ما استفاده عملی آن در صنعت به حد اعجاب آوری رسیده است . کافی است به ماشین ها ، قطارها ، هواپیماها ، کشتی ها ، موشک ها ، سینماها ، رادیو و تلویزیون ، تلفن و … نگاه کنیم تا بدانیم ریاضیات چه نقش اساسی بازی کرده است .
ریاضیات نقش اساسی در تشخیص امراض ، مسائل دارویی و پزشکی بازی می کند.زیرا پیشرفت بسیاری از امراض مسری و مزمن مانند سرطان ، اختلالات مغزی و امراض قلبی از یک مرحله به مرحله دیگر طوری است که می توان آنها را بصورت عددی بیان کرد و از طریق ریاضی مورد مطالعه قرار داد.
بطور کلی امروزه باید ریاضیات از جنبه های زیر مورد توجه قرار گیرد :
ا-یک ابزار:یعنی از دید کاربردی که ارزش و ضرورت آن روز به روز در جوامع کنونی بیشتر احساس می شود.
2-یک زبان : یعنی وسیله ای برای نمایش دانش ، توصیف ، تجزیه و تحلیل و انتقال آن که ضرورت آن بخاطر گنگ و نارسا بودن زبانهای معمولی غیر قابل انکار است.
3-یک زمینه تربیتی : به منظور پرورش و نظم فکری و بالا بردن قدرت اندیشه و استدلال منطقی.
- اهمیت آموزش ریاضیات
آموزش ریاضی یعنی هر چیزی که مربوط به آموزش و یادگیری ریاضیات می شود. سابقه آموزش ریاضی بعنوان یک رشته دانشگاهی به کمتر از یک قرن می رسد زمان شروع این رشته از هنگامی بود که آموزش معلمان به دانشگاهها برده شد .
قبل از آنکه به آموزش ریاضیات و راهکارهای آن بپردازیم لازم است که به معرفی ریاضیات بپردازیم ریاضیات چیست و با چه دیدی باید ریاضیات را درک کنیم.ریاضیات پیش آهنگ دانش هاست هر کس که می خواهد درست بیندیشد و بهتر فکر کند ناگزیر است که با ریاضیات آشنا شود. علمای ریاضی و دانشمندان در رشته های مختلف بر این باورند که هر علمی که زیر بنای دانش ریاضی نباشد علم نیست . بر اساس این اندیشه بزرگ باور فرهنگی مربیان ما در این راستا حائز اهمیت بسیار خواهد بودتا بتوانند بستر لازم را برای تعمیق این مؤلفه فراهم نمایند.در چنین شرایطی نظام تعلیم و تربیت می تواند مدعی و منادی احیاء دانش ریاضی بعنوان زیرساخت و مفروضه اصلی در تمامی دروس علوم پایه های تحصیلی باشد. در دنیای امروز علم ریاضی به منزله خون در پیکره عظیم سایر علوم می باشد.آموزش ریاضیات نه تنها یک علم است بلکه الگویی است برای آموزش صحیح سایر علوم .ذهن های خلاق ، مبتکر ،جسور به منظور پاسخگویی به سؤالات پیرامون خود بی شک منتج از یک نظام یافتگی است که ماهواً دانش ریاضی این توانایی را خواهد داشت تا آن را احیا کند.فتح کرات آسمانی ، پرتاب سفینه ها ، ساخت زیر دریایی های هسته ای و ورود به دنیای فرا پیچیده با برخورداری از دهها ، صدها و هزارها تکنولوژی مدرن که هر کدام پاسخگوی بخشی از معضلات جامعه بشری در این هزاره شگرف می باشد.از این رو می توان گفت آموزش صحیح ریاضی یعنی آموزش صحیح همه علوم. بنابرین آموزش ریاضیات از اهمیت زیادی برخوردار است .
- نکات مورد توجه در آموزش ریاضی
آموزش ریاضی را باید با دو عنوان کلی برنامه درسی و چگونگی تدریس وابزار مورد نیاز مطرح نمود.در آموزش ریاضی باید موارد و جنبه های مختلف زیر را در نظر گرفت :
1-معرفی ریاضیات و دادن انگیزه به دانش آموزان
2-از طریق فراهم کردن فضا و محیط آموزشی مناسب
3-از طریق پرسش و پاسخ از خود دانش آموزان
4- از طریق فعال کردن گروهها و مجامع علمی- آموزشی
5-معرفی منابع درسی
6- آموزش ضمن خدمت و …
1- ایجاد انگیزه در دانش آموزان
آیا تا کنون به این فکر کرده اید که چرا دانش آموزان به ریاضیات علاقه نداشته و از آن فرار می کنند.چرا ریاضیات را پایه ای یاد نمی گیرند. نخستین هدف معلم کارآمد این است که در دانش آموزان انگیزه ایجاد کند که تلاش کنند در یادگیریشان از منابعی که در اختیار دارند استفاده کنند و تنها به معلم متکی نباشند و دانش آموزانی که بتوانند به چنین استقلال فکری برسند پس از اتمام تحصیل قادر خواهند بود بدون معلم به تحصیل ادامه دهند. و آنهایی که تنها به معلم متکی بوده اند قادر به انجام این کار نیستند. معلم باتجربه می داند که اگر بنا باشد در دانش آموزان انگیزه ایجاد کند باید مطالب بسیاری علاوه بر کتاب های درسی آموزش دهد.در مدارس همیشه با دانش آموزانی مواجه می شویم که نیاموخته اند چگونه بخوانند که بفهمند و بدون درک مطلب نیز علاقه بوجود نخواهد آمد.
راههای بسیاری وجود دارد که معلم می تواند این انگیزش را بوجود آورد.نمایش صامت ، ایفای نقش بازی و تقلید تنها چند نمونه از شیوه هایی هستند که می توان مورد استفاده قرار داد . اگر معلم حوصله به خرج دهد و سعی کند دانش آموزان را بشناسد خواهد دید که هر دانش آموز تمایل خاصی به کجروی دارد ، که در ظاهر ممکن است این کجروی با موضوع درسی که آموزش داده می شود نامربوط جلوه کند اما اگر معلم کمی ابتکار نشان دهد بخوبی می تواند از آن بعنوان وسیله ای که دانش آموز را به درس بکشاند استفاده کند. بعنوان مثال اگر در کلاسی متوجه شدیم که دانش آموزی در عقب کلاس وقت خود را بیهوده می گذراند بررسی کنیم که این دانش آموز به چه موضوعی علاقه دارد مثلاً اگر به طراحی علاقه داشته باشد او را تشویق کرد که در قالب درس طراحی کند و همین موضوع سبب می شود که موضوعی که در کلاس آموخته می شود بهتر بفهمد و این واقعیت که چنین نقش مهمی را در کلاس ایفا می کند به دانش آموز حس اعتماد و رضایت می دهد و این نمونه ای است که می توان بی حوصلگی و بی علاقگی را به شور و اشتیاق و انگیزش برای یادگیری بیشتر تبدیل کرد .
- مشارکت دانش آموز مهم ترین روش ایجاد انگیزه
اگر در کلاس درس به اندازه کافی سؤال وجود داشته باشد و فرصت مناسب جهت بحث و تبادل نظر پیش آید علاوه بر آنکه مطلب درسی خوب فهمیده می شود ، نگرش محصل نسبت به جهان اطراف خودش نگرشی مثبت ، واقع گرایانه و منطقی خواهد بود.
در چنین کلاسی دانش آموز درک می کند که فهمیدن بهترین نوع ارزش است . اگر در کلاس درس سؤال وجود نداشته باشد و بحث های منطقی مطرح نشود محصل خود را یک ابزار می بیند آنهم ابزاری که باید تسلیم باشد.
ناخواسته گوش می کند و نفهمیده یادداشت بر می دارد و اجباراً به خاطر می سپارد . از طریق پرسش و پاسخ از دانش آموزان بخواهیم که فکر خود را بکار گیرند تا حس کنجکاویشان برانگیخته شود و در بحث پرسش و پاسخ مشارکت داشته باشند.در طول تجربه ، روش پرسش و پاسخ را یکی از روشهای مفید در آموزش ریاضی می دانم باید به دانش آموز فکر کردن و اندیشیدن آموخت . روش پرسش و پاسخ یکی از روشهای مفیدی است که باعث می شود دانش آموز با حس کنجکاوی در پی این جواب باشد و بتواند اندیشیدن را فرا گیرد.
باید ارائه مطالب درسی برای دانش آموز به گونه ای باشد که ضمن ایجاد سؤال در ذهن دانش آموز با راهنمایی و ایجاد فعالیت او را در رسیدن به جواب یاری می کند. باید یادگیرنده را در آموزش شرکت داد . برای این منظور طرح پرسش هایی که دارای چند جواب هستند می تواند در ارضای حس کنجکاوی آنها و توانا کردن آنها در رویا رویی با مسائل نو مفید باشد در هرجلسه با طرح سؤالاتی دانش آموزان را به بحث وادار کرد تا از ذهن خود در جهت رویا رویی با حل مسائل استفاده کرد و با اینچنین مسائل دست و پنجه نرم کرده باشد و در برابر هر مساله و مشکلی روحیه خود را نبازد. برخی از معلمین به مطلب مورد بحث آگاهی کامل دارند ولی در انتقال آن به دانش آموزان و ایجاد انگیره لازم در آنان ضعیف هستند. یکی از وسایلی که با آن می توان در دانش آموزان انگیزه بوجود آورده و آنها را به آموختن تشویق نمود دخالت دادن آنها در امر آموزش می باشد.این دخالت و مشارکت در ارائه درس و کشف حقایق ، در بیشتر موارد با طرح سئوالهای دقیق و به موقع امکان پذیر است.اما چگونگی ، زمان طرح و مخاطب سئوال در تاثیر سئوال خوب و با هدف نقش عمده دارد. دراین قسمت سعی بر این است که خصوصیات سئوال خوب مورد بحث قرار گیرد.
نکاتی که قبل از طرح سئوال لازم است مورد توجه قرار گیرد :
1.هدف از طرح سئوال و منظور از ادامه آن مشخص باشد.معلم باید بداند به چه منظوری سئوال را مطرح می نماید و چه رفتاری را در پی طرح سئوال از دانش آموز یا دانش آموزان انتظار دارد.
2.سئوال در زمینه مورد بحث باشد.این امر امکان پذیر نیست مگر اینکه قبل از طرح سئوال در مورد آن فکر کرده باشد.
3.بیان سئوال ، جالب و برانگیزنده علاقه باشد.به طور مثال فرض کنید که هدف معلم این است که دانش آموزان به این نتیجه برسند که مجموعه اعداد صحیح و مثبت تحت عمل تفریق بسته نیست.از یک نفر سئوال می کند که آیا همیشه حاصل تفریق دو عدد صحیح و مثبت یک عدد صحیح و مثیت است ؟ بعد جواب مثبت یا منفی دانش آموز مخاطب را در کلاس درس به بحث می گذارد و با بیان مثالهای نقض توسط خود دانش آموزان مطلب را تفهیم می کند.این مسئله می تواند در دانش آموزان انگیزه ایجاد نماید.
4.سئوال خوش تعریف ، واضح و روشن باشد.یعنی دانش آموز منظور از سئوال را به طور کامل درک کرده و مفهوم آن را برایش روشن باشد.در واقع بایستی سعی شود که انتظار مشخص از دانش آموز در ارائه جواب وجود داشته باشد.
5.به محتوی ، هدف ، بیان ، زمان طرح و مخاطب سئوال قبل از طرح آن فکر شود.اگر به نکات ذکر شده در طرح سئوال دقت نشود ، جنبه های منفی و اثرات سئوال باقی می ماند.مثلاً اگر به مخاطب سئوال قبل از طرح آن فکر نشود و از یک دانش آموز بسیار ضعیف ، سئوالی بسیار مشکل پرسیده شود ، بدیهی است که عدم جوابگویی به آن اتکاء به نفس را که یکی از عوامل مهم یادگیری است در او از بین خواهد برد.
2- فراهم کردن فضا و محیط آموزشی مناسب
یکی از مشکلاتی که دبیران ریاضی و دانش آموزان با آن سر و کار دارند پرجمعیت بودن کلاس های درس می باشدکه تاثیر مستقیم در یادگیری دانش آموزان دارد به این دلیل باید فضایی برای دانش آموزان فراهم شود که در آن فضا بتوانند آزادانه فکر کنند و فعالیت های فردی را در روش اجرایی به کار برند. لازم به ذکر است که علی رغم تمامی تلاشها در ارتقاء سطح آموزش و فرایند یادگیری اگر فضای عاطفی و روانی کلاس مناسب نباشد معمولاً نتیجه چندان مفید نخواهد بود.اگر معلم حضور خود را در فضایی دوستانه و محبت آمیز به عنوان فردی برای کمک و مساعدت و یادگیری دانش آموزان به اثبات نرساند ، یادگیری شکل اجبار و تحمیلی به خود می گیرد.
3- اهمیت گروههای آموزشی ، همایش ها و کنفرانس ها
با تشکیل گروههای آموزشی این انگیزه در معلمان ایجاد می شود که معلمان باید روش تدریس یکدیگر را درباره موضوعی که اکثر دانش آموزان با مشکل مواجه هستند به بحث بگذارند و این موضوع سبب می شود که معلمان در صورت نیاز در روش تدریس خود تجدید نظر کنند و این یکی از بهتریت راهها برای بهبود آموزش ریاضیات می باشد. چون کار معلمی همچون مشاغل دیگر به تخصص های فراوان نیاز دارد.با فعال کردن گروههای آموزشی معلمان با آگاهی از روانشناسی و اصول یادگیری روش ها و فنون تدریس وظیفه خود را به نحو شایسته انجام می دهند. همچنین در این گروهها اگر معلمان در تجربه ای مؤفق بودند آن تجربه را در اختیار بقیه معلمان قرار می دهند. روند رو به رشد تشکیل تشکلهای علمی در مراکز علمی بشارت دهنده آغاز دوباره شکوفایی دانش آموزان در عرصه های علم و فناوری می باشد ولی در صورتی که با عدم برنامه ریزی صحیح و راهبردی و حمایتهای متولیان تحقیقات و فناوری مواجه شود می تواند ضربه ای جبران ناپذیر بر پیکر جامعه علمی وارد کند.در واقع این همایش ها باید به جایی برسند که بر محتوای درسها نظارت و ارزیابی علمی کنند و برای ارتقاء سطح علمی دبیران و دانش آموزان برنامه ریزی کنند. ضروری به نظر می رسد که این همایش ها هر ساله برگزار شوند تا با شرکت در این همایش ها در صدد آن باشیم که مشکلات را از سر راه آموزش ریاضی دانش آموزان برداریم و دانش آموزان با سوادی را تحویل جامعه بدهیم.
4- معرفی کردن منابع
بهترین روش ارزیابی و تقویت پایه علمی دانش آموزان در هر مقطع حل نمونه سؤالات تشریحی مناسب و طبقه بندی شده است بسیاری از دانش آموزان نیز پس از مطالعه چنین نیازی را احساس کرده و بدنبال منبع مناسبی در این زمینه می گردند.برای کمک به پویایی ذهن دانش آموزان بایستی اقدام کرد و بهنرین منابع را در زمینه حل مساله به آنها معرفی کرد و طی برنامه ای مشخص در حل مسائل با دانش آموزان به بحث و گفتگو پرداخت و به آنها کمک کرد تا با درست فکر کردن و برخورد صحیح با حل مساله استقلال فکری را نیز بیاموزد و معلم می تواند در بارور کردن فکر علمی دانش آموز نقش مهم داشته باشد تا خود پژوهشگری آگاه باشد و دانش آموز را در جهت رسیدن به فکر مستقل و برخورد صحیح با روش حل مساله یاری نماید.در واقع معلم باید سعی کند دانش آموز را با فکر کردن آشنا سازد نه با فکرها.
5- آموزش ضمن خدمت
در آموزش و پرورش بخشی به نام آموزش به صورت یک نیاز متجلی شده و برای توسعه سطح کیفی و کمی دبیران دوره های مختلف با هدف بازآموزی و نوآموزی آنان طراحی و اجرا شده است. آموزش و پرورش بایستی به این دوره های ضمن خدمت بهای بیشتری دهند.و دروس ریاضی را باز نگری کنند تا از این طریق موجبات ارتقای کمی و کیفی آموزش و پرورش را فراهم سازند.اگر این دوره های ضمن خدمت از کیفیت بالایی برخوردار باشند باعث بهبود یافتن توانایی علمی و عملی در روش تدریس و نیز روش کلاس داری می شود.
سایر علل افت تحصیلی درس ریاضیات :
1-دانش آموزان اکثراً از ریاضی می ترسند مخصوصاً از مسأله و هندسه . دلیل این وحشت
زیاد اهمیت دادن به این درس در خانواده ها و پرسش های زیاد از نمره درس ریاضی در
حالیکه به درس های دیگر این مقدار توجه نمی شود واین درس را برای بچه ها غول
سازند.
2 -در مقطع ابتدایی اصولی و زیر ساختی با دانش آموزان کار نمی شود چون معلمان در
چند پایه تدریس می کنند و تخصصی این درس را کار نمی کنند.
-3 کاربردی نبودن این درس در زندگی روزمره
-4 محتوای سنگین و ساعات اندک تدریس
5 -عدم برنامه ریزی صحیح برای تشکیل کلاس های جبرانی
علل افت تحصيلي رياضي در پايه اول دبيرستان
شايد بسياري از مردم و حتي آموزگاران فكر كنند كه رياضيات هنر محاسبه است و رياضي دانان بايد همه عمر خود را صرف ساختن محاسبات پيچيده رياضي كند . چنين عقيده اي به حقيقت نزديك نيست . كار رياضي دانان استدلال است نه محاسبه . در حقيقت ما در آموزش مفاهيم مربوط به رياضي در پي محاسبه كردن نيستيم بلكه پرورش تفكر منطقي در فراگيران يكي از اهداف مهم مي باشد . هدف اصلي اين مجموعه گسترش دادن و علاقه به رياضيات و ايجاد انگيزه مي نمايد . گروهي تعداد ساعات رياضي را با كم كردن ساير دروس افزايش مي دهند و حال آنكه تجربه بنحوي نشان داده است كه اين امر به تنهايي در بالا بردن سطح معلومات شاگرد كافي نيست و لذا استفاده از ساعات ورزش ، كاردستي .......... براي جبران عقب افتادگي بچه ها در درس رياضي خطائي است فاحش راه حل عاقلانه و عملي اين مشكل آن است كه بجاي كميت ساعات رياضي به كيفيت تدريس توجه شود ،. چرا كه : رياضيات يك شيوه تفكّر است . رياضيات ما را به داشتن راهبردي در سازماندهي و تجزيه و تركيب داده ها آنهم نه منحصرا در محاسبات ، مجهّز مي كند . رياضيات هنري است كه با نظم و سازگاري دروني توصيف مي شود
رياضيات يك ابزار است و اين همان چيزي است كه رياضي دانان و حتي مردم عادي در زندگي روزمره به كار مي برند .
رياضيات زباني است كه در تعريف دقيق اصطلاحات و نمادها به كار مي رود و ما را در برقراري ارتباط علمي و ساير ارتباطات در زندگي روزمره توانا مي كند . ومي دانيم كه روشهاي رياضي در تمام زندگي ما نفوذ كرده است . رياضيات امروزي ، تنها زمينه اي براي محاسبه نيست . بلكه به صورت سلاحي نيرومند است كه براي تحقيق درآمده و بارها و بارها براي تجربه پيشي گرفته است . با وجود اين ، جوانان جست و جوگر امروزي ، حداكثر با چنان سطحي از پيشرفت رياضيات سروكار دارند كه در بهترين شرايط ، مربوط به صد سال پيش است . و همين جوانان ، فردا بايد بتوانند دانشهاي طبيعي ، صنعت و اقتصاد را تكامل دهند . همين جوانان امروزي اند كه بايد رازهاي انديشه را بگشايند ، به فضاي دور دست كيهاني راه يابند ، روندهاي صنعتي را ادامه دهند و روشهاي موثري براي تشخيص بيماريها و درمان آنها پيدا كنند. آنچه اكنون به ذهن مي رسد اين است كه براي رسيدن به اين آرمان ها چه بايد كرد؟
در درجه نخست بايد ريشه ضعف وافت رياضي را در پايه اول دبيرستان مورد بررسي قرار دهيم گرچه دوره هاي ما قبل آن نيز مهم مي باشد ولي در اينجا به علل افت تحصيلي در مقطع متوسطه بخصوص پايه اول اشاره مي كنيم.
علل افت رياضي در پايه اول متوسطه
1- نامناسب بودن روشهاي آموزشي در درس رياضي واستفاده از روش تدريس ناكارآمد و سنتي باعث عدم ياد دهي اين درس شده است
2-عدم شيوه تدريس تمرين و تكرار معلمان رياضي در درس رياضي در توضيح بيشتر مي توان گفت تمرينهايي كه در رابطه با قضاياي هندسي انجام مي شود و مسئله هايي كه پس ازفهميدن اين قضيه ها و برهانها توسط دانش آموزان حل مي گرددنياز به تمرين زياد دارد ولي متاسفانه دبيران ما به مثالهاي كتاب اكتفا كرده وحتي آن را ناقص حل مي كنند وبه دانش اموز مي گويندبقيه حل مسئله رادر كتاب بخوانيد.
3- علل عمده ديگرعدم استفاده از شيوه هاي ديگر در بيان رياضي مي باشد
همانطور كه مي دانيم بيشتر دبيران رياضي به سخنراني اكتفا كرده واز شيوه هاي ديگر نظير پرسش وپاسخ سقراطي ويا روشهاي همياري استفاده نمي كنند
4- عدم استفاده از وسايلي كمك آموزشي يكي از علل افت در درس رياضي مي باشد.
5- عدم برگزاري همايش ها وجلسات علمي وآموزشي ودوره هاي ضمن خدمت براي دبيران رياضي وآشنايي آنها با شيوه هاي جديد ديگر عامل افت تحصيلي دانش اموزان مي باشد چرا كه معلم با همان شيوه ي سنتي كه در زمان خودش بوده عادت كرده است.
6- گذشته از ايرادهايي كه به دبيران وارد بود بايد خاطر نشان كرد كه فقر اقتصادي ومشكلات خانوادگي ،ودوستان وهمسالان دانش آموز هم در افت تحصيلي وي نقش موثري دارد.
7-پايين بودن سطح بنيه علمي دانش آموزان در دوره هاي قبل از دبيرستان نيز يكي از علل افت رياضي مي باشد. اميدواريم با حل مشكلات فوق الذكر بتوان گام مثبتي در جهت ارتقاء علمي وآموزشي اين درس برداشت.
2ـ مهارت معلمان:
بطور کلي معلماني که در نظر دانش آموزان سخت گيرترند، معلماني که توانايي برقراري سريع نظم را در کلاس درس دارا هستند، معلماني که به طور منظم از کارهاي خود ارزيابي مي کنند، و به آنچه دانش آموز ياد گرفته، در برابر همه آنچه بايد ياد مي گرفت، به درستي واقفند. و به دانش آموزاني که مطالب را در بار نخست ياد نگرفته اند، فرصت فراگيري مجدد را مي دهند، در حرفه معلمي خود موفق ترند.
1 ـ 2ـ آگاهي از مهارتهاي آموزشي و اصول تربيتي:
معلم بايد از فنون و مهارتهاي آموزشي آگاهي داشته باشند و تنها ايمان و تعهد ايمان و تعهد، کافي نيست. معلمي که از اين فنون و اصول تعليم و تربيت و مسائل روانشناسي عمومي کودک اطلاعاتي ندارد، ممکن است با اخلاص کامل و با نيت پاک، ولي با يک برخورد حساب نشده و نسنجيده با شاگرد او را به سرنوشتاري تلخ دچار کند.
2 ـ 2ـ تسلط بر درس :
اين نيز از وظايف و مهارتهاي معلم است. زيرا معلم نقش تعيين کننده اي در سرنوشت کودکان و شاگردان خود دارد و علاوه بر تاثيرات ايماني و اخلاقي که بر روح و روان ايشان مي گذارد، در بالا بردن توان علمي و شکل دادن به وضعيت فکري آنان نيز بسيار موثر است.لازمه ايفاي اين نقش بسيار مهم، بالا بودن توان علمي و تسلط کامل بر درس تا اولاً، مطالب آموخته شده به شاگردان صحيح باشد و ثانياً هيچگونه ابهامي در مسائل و مطالب آن علم برايشان باقي نماند.
اگر معلم، به صورت عميق بر رشته تعليمي خود تسلط نداشته باشد شاگردان نيز عميق نخواهند شد. معلم براي تسلط بر درس بايد در راه بالا بردن توان علمي خود بکوشد. توقف در يک حد از دانش و آگاهي براي معلم نقص بزرگي است، او بايد بازمان و پيشرفت علوم بر دانش خود بيفزايد.
3 ـ 2ـ دارا بودن طرح و برنامه درسي :
يک عالم موثر در ترغيب شاگردان به فعلايتهاي درس، طرح و برنامه درسي معلم است؛ طرحي که در آن وقت کلاس تقسيم و تنظيم شده باشد، تا به مسائل مختلف همچون پرسش از درسهاي گذشته بررسي نوشته ها و تکاليف شاگردان، ارزيابي آنان به وسيله امتحانات ناگهاني و ...... رسيدگي شود.خوب است معلم طرح خود را براي بچه ها در اولين جلسه مطرح کند که اين امر موجب اهميت دادن بيشتر آنان به ماده درسي خواهد شد.
4 ـ 2 ـ ايجاد انگيزه درسي :
يک عامل موثر در بي رغبت بودن از شاگردان به درس رياضيات انگيزه نداشتن است که معلم مي تواند با معرفي درس و شناساندن جايگاه آن درس در بين علوم ديگر و تاثير آن در زندگي، اين انگيزه و هدف را ايجاد کند. اگر شاگردان هدف از يادگيري درس مورد نظر و فايده آن را بداند و بشناسند با رغبت بيشتري آن را دنبال مي کنند.
5 ـ 2ـ لازمه نظارت بر فعاليتهاي کلاس و خارج از کلاس دانش آموزان ارتباط مستمر با آنان است در صورتي که معلم ارتباطي احترام آميز و صميمي با شاگردان داشته باشد، وي را بر امور درسي و غيردرسي خود ناظر خواهد گرفت.علاوه بر ارتباط روحي و معنوي با شاگردان ايجاد ارتباط بين محيط درس و خانه و اجتماع به وسيله تماس با والدين آنها در نظارت بهتر و دقيقتر معلم موثر است.
3 ـ شرايط آموزشي و امکانات مطلوب تحصيلي :
عدم امکانات و تسهيلات مطلوب آموزشي يکي ديگر از عوامل افت تحصيلي دانش آموزان است. کمبود معلمان مجرب و توانا در انتقال مطالب و موضوعهاي درس به دانش آموزان، وجود ضعف در روشهاي تدريس و تکيه بر محفوظات، تراکم جمعيت در کلاس، فشردگي برنامه هاي درسي و کمک آموزشي، دوري مدرسه از محل سکونت و دهها مسئله ديگر در مورد شرايط مطلوب آموزشي و امکانات و تسهيلات تحصيلي از عوامل قابل توجه در ايجاد و افت تحصيلي است.
4ـ ارزشيابي:
ارزشيابي يا امتحان به معلم اين امکان را مي دهد تا در حين آموزش يا بعد از پايان بخشي از کتاب دانش آموزان را ارزيابي کند متاسفانه دانش آموزان امتحان را به عنوان وسيله تهديد کننده يادگيري مي دانند که منجر به اضطراب امتحان در دانش آموزان مي شود. عدم توجه به پاره اي اصول ارزشيابي، منجر به روشهاي غلط ارزشيابي مي شود. که اجراي اين روشها، چيزي جز افت کمي و کيفي تحصيلي به دنبال ندارد.اغلب سوالات فرايندهاي عالي ذهن مانند درک و فهم ما به کار بستن، تجزيه و تحليل، ترکيب و ارزشيابي را مورد تنها سنجش قرار نمي دهند. غالب معلمان در مدارس ابتدايي تنها به پرسش هاي آخر فصل و يا سوالاتي را که خود مطرح مي کنند بسنده مي کنند که اين خود باعث حفظ طوطي وار قسمتهايي از کتاب توسط دانش آموز مي شود.
5ـ کتابهاي درسي و مواد آموزشي:
هر جا کمبود کتاب و مواد آموزشي وجود دارد پيشرفت تحصيلي پايين تر است. در فيليپين وقتي تعداد کتاب درسي دوره ابتدايي از يک کتاب براي 10 دانش آموز به يک کتاب براي دو دانش آموز تغيير يافت درصد قبولي دانش آموزان از 50 تا 70 درصد طي يک سال تحصيلي افزايش پيدا کرد.در مورد مواد آموزشي امکان دسترسي دانش آموزان به کتاب ها از طريق کتابخانه مدرسه نيز مطرح است، مطالب فولر (1967) نشان مي دهد که هر چه تعداد کتاب هايي که در گوشه اتاقهاي درس قرار داده مي شود بيشتر باشد ميزان پيشرفت دانش آموزان در خواندن بيشتر خواهد بود.
اصولي براي تدريس رياضيات :
1- حل مسئله يكي از روشهاي آموزش رياضيات است .
2- در تدريس رياضيات بايد عواملي كه كودكان را به كلاس درس علاقه مند مي كند شناخته شود .
3- مبناي همه آموزشها بايد بر آزمايش استوار باشد . بخصوص آزمايش با مواد كمك آموزشي كه ساخته خود دانش آموزان است .
4- گفتگو در مورد رياضيات بايد يكي از اهداف آموزش باشد .
5- اين
مفهوم كه بسياري از انديشه هاي رياضيات با هم ارتباط دارند بايد
گسترش داده شود .
6- معناجويي در رياضيات بايد به عنوان زمينه اي در آموزش مورد توجه قرار گيرد .
7- كار گروهي در رياضيات بايد به يك روش معمول تبديل شود .
8- نيازهاي متفاوت كودكان بايد مورد ملاحظه قرار گيرد .
9- براي كودكان بايد فرصتهايي برابر در يادگيري رياضيات فراهم شود .
10 -
پيشرفت كودكان در زمينه رياضيات بايد از طريق آزمونهاي كتبي
تشخيص داده شود .
شواهد نشان مي دهد كه در بيشتر مدارس به جاي آنكه به كتابهاي متعدد رجوع كنند يا حتي آنها را متناسب با نيازهاي گروهي يا فردي تغيير دهند تنها از يك كتاب درسي براي همه دانش آموزان استفاده مي كنند . كتابهاي درسي زمينه يا چهارچوب را فراهم مي كند كه از طريق آن مي توانيد برنامه رياضي محكم و استوار تدارك ببينيد . از طريق انجام آزمايش ، فعاليتهاي كلاسي و مواد آموزشي دست ساز مي توان به آموزش رياضيات ياري كرد .
گواهي به تأثير تكنولوژي در مدارس :
امروزه هر كتاب درسي مرجعي كه درباره رياضيات مقدماتي باشد ، حاوي فعاليتهايي با ماشين حساب و كامپيوتر براي استفاده دانش آموزان است .
ميكرو كامپيوترها ، هم در مدارس و هم در منازل يافت مي شوند . در حال حاضر تقريبا" همه مدارس دست كم يك كامپيوتر در اختيار دارند .
شايعات در زمينه ماشين حساب :
1- استفاده از ماشين حساب به فكر كردن نيازي ندارد .
2- ماشينهاي حساب به پيشرفت رياضي دانش آموزان صدمه مي زند .
نظرياتي در مورد ماشين حساب :
1- از ماشينهاي حساب بايد وقتي كه به وجود آنها احتياج داريد بهره برداري كرد .
2- ماشينهاي حساب بايد در برخي از آزمونها مورد استفاده قرار گيرد .
سواد كامپيوتري چيست ؟
عقيده عمومي بر اين است كه برنامه هاي رياضيات فرصتهاي طبيعي فراواني را براي به كارگيري كامپيوتر فراهم مي آورند . سواد كامپيوتري بايد دركي كلي از تواناييها و ناتواناييهاي كامپيوتر ايجاد كند .
روشهاي صحيح مطالعه :
يكي ديگر از مواردي كه زمينه ساز افت تحصيلي در درس رياضيات دوره ابتدايي و ساير دروس است نداشتن برنامه ريزي درست و اساسي از جانب دانش آموزان است . چنانچه معلمين پيرامون برنامه ريزي آموزشهايي را به دانش آموزان بدهند ، خود باعث بوجود آمدن نظم و ترتيب در امر تحصيل و بدنبال آن موقعيت تحصيلي خواهد شد .
2- برنامه ريزي :
(( يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است ))
اساس برنامه ريزي :
الف -
برنامه ريزي درسي : معلمان و مربيان گرامي بايد بدانند كه مهمترين
برنامه ريز درسي ، خود فرد است . هر فرد خود بهتر از ديگري مي داند در چه درسي
ضعيف تر است .
ب - كوتاه ، ساده ، قابل اجرا :
برنامه صحيح
برنامه اي است كه كوتاه ، ساده و قابل اجرا باشد . برنامه هاي حجيم تأثير منفي بر
روحيه فرد مي گذارد . اگر برنامه طرح شده كوتاه مدت باشد شخص زود تر آنرا اجرا
مي كند .
4- حفظ آرامش :
آرامش ضمير ناخودآگاه را پويا و فعال مي كند .
اثرات مخرب اضطراب :
اضطراب قوه تفكر را ضعيف مي كند ، تمركز حواس را بهم مي زند و موجب فراموشي دانسته ها مي شود . در هنگام مطالعه لحظه اي تأمل كنيد و ببينيد كه با داشتن اضطراب چه ضرر بزرگي به خود مي زنيد . در هنگام مطالعه بايد كاملا" خونسرد و آرام باشيد و با حفظ آرامش درس بخوانيد يا رياضي تمرين كنيد ، تا مطالب را به خوبي بياموزيد . اگر يك ساعت به امتحان مانده و شما حتي يك صفحه از كتاب را نخوانده ايد ، باز هم مضطرب نباشيد . لااقل از همين فرصت موجود استفاده كنيد و در كمال خونسردي به مطالعه بپردازيد .
تفاوت شاگردان با اضطراب و بدون اضطراب :
نگاهي به
جدول زير نشان مي دهد كه اضطراب و دلهره تا چه اندازه موجب
افت تحصيلي مي شود .
نمرات امتحاني |
شاگردان بدون اضطراب |
شاگردان با اضطراب |
نمره بين 20 - 15 نمره بين 15 - 10 نمره بين 10 - 5 نمره بين 5 - 1 |
3 نفر 9 نفر 7 نفر 1 نفر |
2 نفر 1 نفر 10 نفر 9 نفر |
جدول نشان مي دهد كه اكثر نمرات بالا را شاگردان بدون اضطراب و اكثر نمرات پايين را شاگردان با اضطراب كسب مي كنند
اضطراب ریاضی و راهکارهای آن
اضطراب
ریاضی و راهکارهای آن
اضطراب ریاضی موجب ضعف فرآیندهای ذهنی برای انجام عملیات ریاضی، منفی نگری و
سردرگمی دانش آموزان می شود. این گروه با اجتناب از کلاس ریاضی، ناتوانی در انجام
آزمون های ریاضی و اضطراب و تشویش فراوان از یادگیری این درس طفره می روند.
درس ریاضی بدون شک یکی از مهم ترین درس هایی است که دانش آموزان در تمام مقاطع
تحصیلی به دانستن و درک آن احتیاج دارند. بسیاری از دانش آموزان به دلایل گوناگون
از جمله شیوه تدریس آموزگار، تجربه های ناموفق، فشارهای والدین، کم تمرینی و
دشواری در یادگیری مفاهیم ریاضی چنان از این درس دچار ترس و اضطراب می شوند و از خود
مقاومت نشان می دهند که گاهی ساده ترین اعمال ریاضی را هم نمی توانند انجام دهند.
در حالی که امروزه با توجه به تسلط رشته ریاضی بر علوم و تکنولوژی جدید، ضرورت
بیشتری برای یادگیری این علم و فهم و درک قوانین آن حس می شود. از این رو آنچه
آموزگاران نیاز به دانستن آن دارند، ساده سازی در مفاهیم، تاکید بر مبانی اولیه
علم ریاضی و ارائه تمرین ها و مثال های گوناگون است. اضطراب ریاضی موجب ضعف
فرآیندهای ذهنی برای انجام عملیات ریاضی، منفی نگری و سردرگمی دانش آموزان می شود.
این گروه با اجتناب از کلاس ریاضی، ناتوانی در انجام آزمون های ریاضی و اضطراب و
تشویش فراوان از یادگیری این درس طفره می روند. این تصور که استعداد ریاضی
مادرزادی است یا پسرها نسبت به دخترها عملکرد بهتری در درس ریاضی دارند و یا درس
ریاضی درس منطق است، نه درس خلاقیت موجب عقب نشینی و مقابله برخی از دانش آموزان
از یادگیری علم ریاضی می شود.
عوامل موثر در ایجاد اضطراب ریاضی ( عوامل محيطي-عوامل فردي – شيوههاي
خطا - نقش آموزگاران):
الف) عوامل محیطی
۱) فشارهای والدین: بدیهی است نقش والدین در اضطراب کودکان از درس و مدرسه بسیار
موثر و غیرقابل انکار است. گروهی از پدر و مادرهایی که خود در درس ریاضی ضعیف و
کند بوده اند این احساس و نگرش خود را به فرزندشان نیز منتقل می کنند یا گروهی
دیگر نیز با فشارها و توقعات خارج از توان فرزندشان آنان را دچار ترس و اضطراب می
کنند.
2) تجارب منفی: نمره های پایین از درس ریاضی، پیش زمینه های ذهنی، آموزگاران جدی و
سختگیر، روش های تدریس اشتباه، عدم توجه به مراحل رشد ذهنی کودکان و آزمون های
پیچیده پی درپی، همگی می توانند موجب بدبینی دانش آموزان نسبت به درس ریاضی
شوند.
۳) محتوای کتاب های ریاضی: در مواردی نیز محتوای کتاب و ترتیب درس های ریاضی به
گونه یی است که یادگیری مفاهیم ریاضی، سخت جلوه می کند و موجب گیجی و سردرگمی دانش
آموزان می شود. در چنین مواردی اگر آموزگار هم کمی درایت و تلاش از خود به خرج
ندهد و آموزش را راحت تر نکند، موجب بیزاری دانش آموزان از درس ریاضی می شود، زیرا
احساس می کنند که چیزی نمی فهمند.
ب) عوامل فردی ۱( کاهش اعتماد به نفس: عدم تسلط بر انجام چهار عمل اصلی و
اولیه ریاضی، درک مساله و راه حل آن موجب کاهش اعتماد به نفس دانش آموز در یادگیری
درس ریاضی می شود و این چرخه ضعیف (ندانستن، بی علاقگی و بیزاری از درس ریاضی)
موجب دوری گزیدن از کلیه درس های مرتبط با ریاضی (هندسه، ترسیم، جبر، مثلثات و...)
در آینده می شود.
۲( احساس ضعف و کمبود: اغلب دانش آموزانی که به درس ریاضی علاقه ندارند، از اشتباه
کردن پای تخته سیاه می هراسند. آنها تصور می کنند اگر نتوانند پاسخ سوالی را درست
جواب دهند، مورد تمسخر و خنده هم کلاسی هایشان قرار می گیرند. در حالی که آموزگار
وظیفه دارد با اتخاذ روش های گوناگون مانع بروز این گونه صحنه ها شود.
۳( تشویق دخترها به یادگیری ریاضی: گروهی از والدین تصور می کنند که دخترهایشان
نیازی به یادگیری عمیق ریاضی ندارند. همان قدر که بتوانند در این درس نمره قبولی
بیاورند، کافی است. در حالی که امروزه کلیه رشته های درسی به نوعی با ریاضی،
برنامه نویسی، حل مساله، تفکر انتزاعی و شیوه استدلال کردن سر و کار دارند. پس
بهتر است دخترها نیز همچون پسرها به یادگیری علم ریاضی تشویق شوند تا امکان دسترسی
به رشته های گوناگون را داشته باشند.
ج) شیوه های اشتباه آموزش ریاضی
۱) تاکید بیش از اندازه بر به یادسپاری: ریاضی درسی است که بیش از آن که به حفظ
کردن نیاز داشته باشد، به فهمیدن و درک کردن نیاز دارد. درک قوانین و مفاهیم ریاضی
موضوعی است که برای تدریس این درس باید در وهله اول مدنظر باشد.
۲( تاکید بر سرعت در پاسخ گویی: مساله حل کردن و پاسخ دادن به سوالات درس ریاضی
نیاز به درک مساله و پرسش آموزگار دارد. پس با فشار آوردن بر دانش آموزان که
«سریع» پاسخ دهید، نمی توان مشکلی را حل کرد. در این گونه موارد، دانش آموزی که
قدری کندتر از دیگران عمل می کند، احساس عدم کفایت و ضعف می کند و از یادگیری و
درک مساله عاجز می ماند. در مواردی پیش می آید که آموزگاری از این که درسی را چند
بار تکرار کند و دانش آموزان متوجه نشوند، دچار ناکامی و سرخوردگی می شود. اما اگر
همین آموزگار روش خود را تغییر دهد و آهسته تر مفاهیم ریاضی را برای دانش آموزان
جا بیندازد، به طور حتم نتیجه بهتری خواهد گرفت.
۳) یکنواختی و عدم ابتکار آموزگاران در شیوه تدریس: اغلب دانش آموزان دوست دارند
مساله ها و پرسش های متنوع و لذت بخش را پاسخ دهند. برای مثال، آموزگار می تواند
برای به فکر واداشتن دانش آموزان، آنها را در شرایط عینی روزمره زندگی قرار دهد و
انتظار داشته باشد که آن مساله را حل کنند. فروشگاهی خیالی با مجموعه یی از جنس ها
با قیمت های مختلف و تجسم صحنه خرید و فروش کالا برای کودکان ابتدایی بسیار ملموس،
عینی و قابل درک تر است تا مثالی دور از ذهن، که کودک هیچ تصوری درباره آن در ذهن
ندارد. دانش آموزان ابتدایی (به ویژه دخترها) نیاز به هرچه عینی تر کردن مسائل
دارند. آنها به دلیل رشد ذهنی شان هنوز قادر به درک مسائل انتزاعی نیستند، برای
درک مساله و آسان سازی آن باید از روش های ملموس استفاده کرد.
۴) عدم درک دانش آموزان از کاربرد ریاضی در زندگی؛ بدیهی است اگر دانش آموزان
موارد استفاده از ریاضی را در زندگی روزمره بشناسند و به کار بندند، علاقه بیشتری
نسبت به یادگیری این درس از خود نشان خواهند داد.
د)
اضطراب ریاضی و نقش آموزگاران :
گروهی از آموزگاران و معلمان مقطع
ابتدایی بدون در نظر گرفتن موقعیت ذهنی- روانی دانش آموزان و میزان استعداد ها و
توانایی های آنان، مسائلی برای حل کردن طرح می کنند که از عهده بیشتر شاگردان کلاس
خارج است. در این گونه موارد، دانش آموزان احساس عدم کفایت و ناتوانی می کنند و
نسبت به استعداد و عملکرد خود بدبین و وازده می شوند.
بدیهی است رفتارهای پنهان و آشکار
(کلامی و غیرکلامی ) آموزگار در بروز اضطراب دانش آموزان از درس ریاضی تاثیر زیادی
دارد. زمانی که آموزگار ناخودآگاه اخم می کند یا با جملاتی توهین آمیز و ترشرویی
موجب کاهش اعتماد به نفس شاگرد می شود، او را از دستیابی به جواب نهایی پرسش یا
مساله بازمی دارد.
در مواردی نیز، اضطراب از آموزش صحیح
درس ریاضی به دانش آموزان موجب ضعف شیوه های تدریس آموزگار می شود و ریشه های
اضطراب را در دانش آموزان به وجود می آورد. گروهی از آموزگاران نیز تصور می کنند
ریاضی مقطع ابتدایی به قدری ساده است که تمامی دانش آموزان باید آن را بفهمند. در
حالی که اگر با مراحل رشد ذهنی کودکان آشنا باشند، این انتظار بی مورد را از آنها
نخواهند داشت.
شناخت اعداد، عددنویسی، درک بزرگ تر و
کوچک تر، فهم عمل جمع و تفریق و درک مفهوم ضرب و تقسیم اولین گام های آموزش ریاضی
است. در کنار آموزش این مفاهیم، آموزگار باید درک مساله، شیوه طرح مساله، قابل فهم
بودن مساله، درک راه حل مساله و بیان شیوه حل مساله را نیز به دانش آموزان بیاموزد.
هرچه مساله برای دانش آموزان قابل فهم تر و ملموس تر باشد، یافتن راه حل مساله نیز
برای آنان راحت تر خواهد بود. هرچه آموزگار از مثال ها، تمرین ها و راهکارهای عینی
تر استفاده کند، شاگردان ریاضی را شیرین تر، آسان تر و عملی تر خواهند یافت. آموزگاران
باید به این نکته توجه داشته باشند که شاگردان ابتدایی هنوز نمی دانند چطور باید
ریاضی را یاد بگیرند. به آنها یاد می دهند که عملیات جمع و تفریق را حفظ کنند، در
حالی که هنوز مفاهیم زیربنایی (استدلال کردن) را نیاموخته اند. آنها برای هرچه
آسان تر کردن آموزش ریاضی به دانش آموزان باید سعی کنند شیوه ها و روش های تدریس
را متناسب با نیازهای دانش آموزان کلاس خود تغییر دهند. آنها باید ابتدا:
نسبت به
ریاضی نگرش و دیدی مثبت و سازنده در خود و شاگردانشان ایجاد کنند. آموزگار باید
بپذیرد که وظیفه خطیر آموزش امری ساده و راحت نیست. کودکانی که تا چند سال پیش هیچ
انتظاری از آنها نمی رفت، به تدریج گام در مسیر یادگیری و آموزش گذاشته اند.
پیشرفت آنها مرحله به مرحله است. آنها ابتدا مفاهیم اولیه را باید یاد بگیرند. درک
مساله ریاضی نیاز به تفکر دارد. اگر دانش آموزی در یکی از این مراحل دچار ضعف و
کاستی باشد، گام های بعدی را با دردسر پشت سر خواهد گذاشت. چه بسا آنچه را که در
طول سال های ابتدایی خوب نیاموخته است، تا سال های جوانی و بزرگسالی نیز نتواند
خوب بفهمد. در نظر داشته باشید، باورهای آموزگاران درباره درس ریاضی تاثیر شگرفی
بر عقاید دانش آموزان می گذارد. اگر معلمی از تدریس ریاضی احساس فشار
و ناراحتی کند، موجب انتقال این احساس به دانش آموزانش می شود. اگر هدف آموزگار
کاهش استرس دانش آموزان است، نباید بگوید سریع جواب بده./ خیلی آسان است./ ریاضی
خیلی مهم است./ مسائل را به تنهایی حل کن. / نه ، اشتباه کردی. ▪ در عوض باید
بگوید:
اگر عجله کنی، حتماً اشتباه می کنی./
اگر سعی کنی تمام مساله را ذهنی حل کنی، ممکن است اشتباه کنی./سعی کن گام به گام
مساله را حل کنی. این کار باعث می شود که مساله را خوب بفهمی و راه حل های آن را
درست حدس بزنی./ زمانی که مساله را نوشتی، یک بار آن را توضیح بده.
آموزگاران
باید بپذیرند:
1( دانش
آموزان با یکدیگر تفاوت دارند.
2) هر دانش
آموزی شیوه واحدی برای فکر دارد. حل یک مساله ممکن است روش های مختلفی داشته باشد.
پس بهتر است به هر دانش آموزی اجازه دهند که با شیوه خودش مساله را حل کند.
3)) هیچ گاه
دانش آموزان را با یکدیگر مقایسه نکنند.
4) دانش
آموزان را با درس توجیه کند. آموزگار ابتدایی باید سعی کند فلسفه ساده یی از ریاضی
را برای دانش آموزانش توضیح دهد. گفت وگو و واضح سازی عملیات ریاضی، امکان پرس وجو
های کلاسی، اشکال گیری، ارائه تمرین های ساده به پیچیده، گوشزد کردن قوانین ریاضی
به دانش آموزان از جمله نکاتی است که معلم درس ریاضی باید به آنها توجه داشته باشد.
5) انجام
آزمون های کوتاه و متنوع می تواند از اضطراب ریاضی دانش آموزان بکاهد. تست های
ساده ریاضی، حل مسائل آسان ریاضی، موفقیت های پی درپی در آزمون های ریاضی و پیشرفت
گام به گام در درس ریاضی موجب تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان در یادگیری علم
ریاضی می شود. پرسش های ساده یی که آموزگار مطمئن است دانش آموزان پاسخ های آنها
را می دانند، آزمون های هفتگی که از بین درس های هفته انتخاب شده است و تمرین های
مکرری که صرفاً برای یادآوری درس های قبلی آورده می شود، نیز موجب حضور ذهن دانش
آموزان در کلاس می شود.
6) مثبت نگری
را به دانش آموزان بیاموزید. با پایان هر سال تحصیلی دانش آموزان یک سری تجارب و
خاطرات خوشایند و ناخوشایند را با خود به سال تحصیلی جدید می آورند. آموزگار
درس ریاضی باید سعی کند تجارب منفی و ناخوشایندی را که گروهی از دانش آموزان در
خصوص درس ریاضی در ذهن دارند، فراموش کند و زمینه یی مثبت به آنها بدهد. کاهش
اضطراب ریاضی از طریق رفع اشکال و بازگشت به مفاهیم اولیه، به کار بستن شیوه های
جدید آموزش، ایجاد فضایی شاد و پرانرژی، پذیرش اشتباه و خطای شاگردان، تشویق به
پرسش های کلاسی و درک اشکالات دانش آموزان از جمله نکاتی است که آموزگاران برای
کاهش اضطراب ریاضی در بین شاگردانشان می توانند به کار بندند. احساس خجالت و
شرمساری، احساس مشترکی است که اغلب دانش آموزانی که نمی توانند پاسخ های صحیح
مسائل ریاضی را بنویسند، بدان دچار می شوند. آموزگاران باید آگاه باشند فرصتی که
برای حل مساله به دانش آموزان می دهند، متناسب با سختی و پیچیدگی مساله باشد. آموزگارانی
که انتظار دارند دانش آموزان همواره جواب صحیح را به دست آورند، آنها را دچار
اضطراب و نگرانی می کنند و موجب شرمساری آنها جلوی دوستان و هم کلاسی هایشان می
شوند. همین امر موجب می شود که این گروه از دانش آموزان از مطرح کردن پرسش های خود
سر کلاس اجتناب ورزند.
7) با خوش
رویی و روحیه یی شاد تدریس ریاضی را آغاز کنید. آموزگارانی که عصبانی، خسته و
پرخاشگرند و با کج خلقی به دانش آموزان درس می دهند، جوی منفی و ناخوشایند در کلاس
حاکم می کنند که موجب ترس و دلهره دانش آموزان می شود.