بایدها و نبایدهای زندگی، ریشه در کدام بخش روان انسان دارند

وجدان بیدار یا وجدان خاموش؛ مسئله کدام است؟

روان انسان یکی از پیچیده‌ترین بخش‌های بدن است و ناشناخته‌های زیادی دارد و معمولا هر موضوعی که با روان انسان مرتبط باشد از ساختارهای تو در تویی شکل گرفته است که اتفاقا بر رفتار و عملکرد انسان در زندگی بیشترین اثر را دارد، در واقع روان انسان است که خط سیر زندگی او را در زندگی و واکنش‌اش نسبت به اتفاقات و حوادث مختلف تعیین می‌کند. به اعتقاد روانشناسان در تقسیم بندی ساختاری روان از 3 بخش تشکیل شده است که مهم‌ترین آن را در اصطلاح «نهاد» نامگذاری می‌کنند. در علم روانشناسی در واقع این بخش مسئول تجربه لذت در زندگی انسان است که بخش مقابل آن را در اصطلاح «فرا من » می‌خوانند و وجدان اخلاقی را شامل می‌شود. در واقع «فرامن » مسئول مفاهیم اخلاقی و «بایدها و نبایدها» و تذکرات اخلاقی در زندگی ماست. در این بین روان انسان‌ها از بخش میانی هم بین «نهاد» و «فرا من» شکل گرفته که «ایگو» یا «من» نامیده می‌شود. اما سؤال این است که چگونه می‌توانیم بین بخش‌های مختلف روان یا همان نهاد تعادل برقرار کنیم و وجدان اخلاقی بیداری داشته باشیم ولی در عین حال نسبت به وجدان‌مان سختگیر هم نباشیم؟ در این خصوص با لیلا بهنام، روان‌درمانگر تحلیلی گفت‌وگو کرده‌ایم و او پیشنهادهایی را مطرح کرده است:

ادامه نوشته

سلامت شغلی  {مهارت آموزی}

 

در اين فرصت 6 مهارت را كه براي فراهم آمدن يك دوره جواني شاداب و بانشاط لازم است از بيان حكيمانه و پدرانه رهبر معظم انقلاب اسلامي (مدظله‌العالي)‌ تقديم مي‌كنيم

1-سه خصوصيت بارز يك جوان:

من اساسا در ميان اين خصوصيات مهمي كه جوانان دارند ، 3 خصوصيت را خيلي بارز مي‌بينم. آن 3 خصوصيت عبارت است از:

انرژي ، اميد ، ابتكار

 اينها 3 خصوصيت برجسته در جوان است. اگر واقعا رسانه‌ها در كمك‌هاي فرهنگي كه به ما مي‌كنند ، چه گويندگان مذهبي، چه گويندگان مسائل فكري و فرهنگي، چه صدا و سيما، چه مدرسه‌ها ، بتوانند اين 3 خصوصيت عمده را درست هدايت كنند، من خيال مي‌كنم كه خيلي راحت مي‌شود يك جوان، راه اسلامي پيدا كند. چون اسلام هم چيزي كه از ما مي‌خواهد ، اين است كه ما استعدادهاي خودمان را به فعليت برسانيم.

2-سه خصوصيت،‌ شرط موفقيت جوان:

اگر شما جوانان اين 3 خصوصيت را در خودتان به وجود آوريد ، در هر شرايطي و در همه ي زمينه‌ها موفق خواهيد بود.

جوان اولا بايد احساس مسووليت كند:

 يعني واقعا خودش را مسوول بداند و بخواهد كه زندگي را با پاي خودش پيش ببرد و حركت كند و مثل پركاهي در امواج حوادث نباشد.

ثانيا با ايمان حركت كند:

 ايمان نقش بسيار مهمي در پيشرفت در همه ي ميدان‌ها و نيز پيروزي بر همه ي موانع دارد.

ثالثا بصيرت و آگاهي داشته باشد:

ادامه نوشته

تعریف ارزش‌های اجتماعی

اصطلاح 'ارزش' (Social Value) به همان اندازهٔ واژهٔ 'نهاد' (Value) و 'نظام اجتماعي' (Instituion) داراى اهميت است. واژه ارزش مانند بسيارى از واژه‌هاى جامعه‌شناسى داراى معانى بى‌شمارى است. وجه مشترک تعريف ارزش از نظر بسيارى از جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان آن است که:

 

'ارزش‌ها عبارت از نتيجهٔ غائى هدف و مقاصد کنش اجتماعى است. ارزش‌ها چندان مربوط به اصول موجود نيست بلکه مربوط به اصول آرمانى است. يعنى در حقيقت ارزش‌ها، گوياى 'احکام اخلاقي' است.

 

'ژان کازنو' مردم‌شناس فرانسوى مى‌نويسد: 'عقايد، هنجارها، شناسائى‌ها، فنون و اشياء مادى که افکار و گرايش‌ها در پيرامون آن شکل گرفته و به تجربه رسيده‌اند، ارزش‌هاى اجتماعى يک گروه را تشکيل مى‌دهند' .

 

در اصطلاح جامعه‌شناسى نيز ارزش‌هاى اجتماعى عبارت از چيزهائى است که موضوع پذيرش همگان است. ارزش‌هاى اجتماعى واقعيت‌ها و امورى را تشکيل مى‌دهند که مطلوبيت دارد و مورد درخواست و آرزوى اکثريت افراد جامعه است. در همين رابطه 'اگ برن' و 'نيم کف' مى‌نويسند: 'ارزش اجتماعى واقعه يا امرى است که مورد اعتناء جامعه قرار دارد. ارزش اجتماعي، انگيزهٔ گرايش‌هاى اجتماعى مى‌شود و گرايش‌هاى اجتماعي، تمايلات کلى هستند که در فرد به‌وجود مى‌آيند و ادراکات، عواطف و افعال او را در جهت‌هاى معينى به جريان مى‌اندازد' .

 

ارزش اجتماعى به‌عنوان پديدهٔ برتر که انکار کردن آن غيرممکن است و به افراد تحميل مى‌شود، در عمل هريک از جنبه‌هاى روابط اجتماعى را مورد بررسى قرار مى‌دهد. درستي، نادرستي، زشت و زيبا، نيک و بد، شرافتمندانه و ننگبار، خاموشي، پرحرفي، خونسردي، شغل، دموکراسي، عشق، صداقت، امانت، شعر، نقاشي، موسيقى و ساير هنرها، آداب و رسوم اعتقادات، دانستنى‌هاى عامه، ثروت و مالکيت، پول و اموال، خانه و مسکن، مهريه، جهيزيه، شيربهاء، ازدواج، ازدواج کردن، آينه عروس، دزدى کردن، تحصيل کردن و باسواد بودن، مدرک تحصيلى بالا داشتن، جوان و پير بودن، دختر يا زن بودن، پدر و مادر بودن، سلام و تعارف کردن، محبت کردن، سلامت، تخصص و مهارت داشتن، ايمان و تقوي، نماز خواندن و روزه گرفتن، اعمال نيک و بد انجام دادن، خوب راه رفتن، بد راه رفتن، تو خجالت نمى‌کشي، اين کار که تو کردى زشت است و... هرکدام در جوامع مختلف 'ارزشگذاري' شده است و کم و بيش ارزش اجتماعى محسوب مى‌گردد.

ادامه نوشته

ارزش چیست؟انسان ارزشی کیست؟

جامعه > آسیب‌ها - ارزش واژه ایست که در هریک از علوم انسانی معنای خاص خودش را دارد اما در علوم اجتماعی به طور مستقیم با آرمانها و آرزوهای یک جامعه در ارتباط است.

در علم «جامعه شناسی»، ارزش به معنای خوب یا بد، شایسته و ناشایست، مطلوب و نامطلوب در نزد یک فرد یا گروه تعریف شده است. بعضی نیز آن را هنجار و معیارانتخاب یک فرد یا گروه در میان انتخاب های مختلف مربوط به یک موقعیت، تعریف کرده اند.
ارزشها براساس تعریف تالگوت پارسونزجامعه شناس مطرح آمریکایی چند ویژگی عمده دارند:
1ـ ارزشها ازجنس امور ذهنی و معرفتی هستند اگرچه تجلی و آثار عینی ( در قالب هنجارهای اجتماعی) دارند.
2ـ در درون ارزش ها و بین ارزش ها و سایر عناصر فرهنگ و نظام اجتماعی ارتباط سلسله مراتبی و ساختاری وجود دارد.
3ـ ارزش ها به لحاظ درجه اهمیت، موضوع و سطح به انواع مختلفی تقسیم می شوند.
4ـ تعلق ارزشی تنها یک مقدار مطلق ندارد، بلکه دارای درجات مختلف می باشد. این ویژگی موجب سلسله مراتب تعلق به یک ارزش در نزد افراد مختلف و سلسله مراتب ارزشی در نزد یک فرد یا گروه (در میان ارزش های متعدد) می گردد.
گی روشه جامعه شناس فرانسوی تحت تأثیر دورکیم و پارسونز، ارزشها را پایه نمادین کنش دانسته؛ می گوید: «ارزش شیوه ای از بودن یا عمل است که یک شخص یا جمع به عنوان آرمان می شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند، مطلوب و متشخص می سازد». وی برای ارزش پنج ویژگی اساسی قائل است؛ این ویژگی ها به قرار زیرند: 1ـ ارزش ها در نظام آرمانی قرار دارند نه در حوادث و مسائل عینی (که بیانگر و حاکی از ارزش­ها یا الهام گرفته از آن هستند)؛ 2ـ ارزشها الهام بخش و به قول پارسونز هدایت گر کنش ها هستند؛ به عبارت دیگر کنش­ها دارای جهت گیری ارزشی هستند؛ 3ـ ارزش­ها نسبی هستند (با توجه به عامل زمان، مکان و اجتماعات)؛ 4ـ ارزش­ها دارای بار و بنیاد عاطفی هستند. 5ـ ارزش­ها دارای سلسله مراتب هستند.
چیزی که غالباً روی می دهد تغییر در سلسله مراتب ارزشها درنزد یک گروه یا فرد است و طرح ارزشهای جدید بندرت صورت می پذیرد. به همین دلیل ما باید در تغییر ارزش ها، تغییر در سلسله مراتب آنها را انتظار داشته باشیم

ادامه نوشته