1. آمادهسازى سخن حق، همچون شكر است؛ اگر شكر را به همین شكل در گلوى كسى بریزیم، امكان دارد خفه شود. باید شكر را با آب مخلوط كرده تا تبدیل به شربت شود و براى همه افراد قابل استفاده و تحمّل شود. از خاطرم نمىرود زمانى كه مىخواستم درباره روایات كفن در تلویزیون صحبت كنم، فكر كردم كه بعضى مردم تحمّل شنیدن اینگونه حرفها را ندارند. پس، زمینه را این گونه آماده كردم كه: از نیازهاى عمومى و همگانى، نیاز به لباس است. اسلام براى هر فصل و زمان و كارى لباس در نظر گرفته و دستوراتى داده است؛ مثل لباس كودك، لباس كار، لباس جنگ، لباس نماز عید، لباس نماز باران، لباس احرام و حج، لباس عروس، لباس دادن به برهنهها، نظافت لباس، وصله كردن لباس، رنگ لباس، دوخت لباس، جنس لباس و ... و براى هر یك از عناوین هم حدیثى و نكتهاى گفتم. كمكم مردم را براى شنیدن بحث آخرین لباس (كفن) و روایات كفن آماده كردم. ولى اگر از ابتدا مىگفتم: موضوع بحث امروزم كفن است، شاید میلیونها نفر تلویزیون را خاموش مىكردند. 2. تلقین چه بسیارند افرادى كه از انجام معروف هراس دارند و چه بسیارند كسانى كه جدا شدن از بعضى منكرات را براى خود محال مىپندارند، در صورتى كه تلقین صحیح و بیان نمونهها در این زمینه كارگشا خواهد بود. 3. استفاده از هنر، شعر و طنز نقش هنر در دعوت مردم به فساد و انحراف، بر كسى پوشیده نیست. سامرى با هنر مجسمهسازى توانست مردم را منحرف و بنىاسرائیل را گوسالهپرست كند. زیباگویى، فصاحت و بلاغت، بهترین اهرم براى جذب مردم است؛ همانگونه كه قیافه زیبا و موزون نقش مهمى در تأثیر كلام دارد. در قرآن، امر شده است كه هنگام رفتن به مسجد، زینتهاى خود را با خود بردارید.(154) سخن زیبا و مجادله نیكو از سفارشهاى قرآن كریم است.(155) یكى از نامهاى قرآن، احسن القصص است. آرى، قصهگویى یك هنر است. 4. انصاف در برخورد قرآن كریم در نهى از شراب، اول از منافع مادى و مالى آن سخن گفته است و بعد مىفرماید: «ضررش از نفعش بیشتر است».(156) خداوند در برخورد با كافران و منافقان و مشركان، همواره از عبارتِ «اكثرهم» استفاده مىكند، یعنى همه آنان را نفى نمىكند بلكه مىفرماید: بیشتر آنها چنین هستند. در برخورد با خلافكاران نیز باید ابتدا نقاط قوت و مثبت آنهارا بگوییم و سپس آنهارا متذكر كنیم. 5 . امید دادن گاهى انسان گنهكار با خود مىگوید: دیگر از ما گذشته است، ما دیگر راهى براى بازگشت نداریم. ما دیگر جهنمى شدهایم. این گونه افراد هر روز به گناه بیشترى گرفتار مىشوند. چون قامت ما براى غرق است در كم و زیاد او چه فرق است باید به آنها از عفو الهى و از پذیرفتن توبه و لطفى كه خداوند به توبهكنندگان دارد بگوییم و خاطراتى از توبهكنندگان بیان كنیم تا گناه، او را به یأس نكشاند. باید به او تذكر داد كه یأس از گناهان كبیره است. 6. تغافل گاهى باید انسان خود را به غفلت بزند و تظاهر كند كه من متوجه خلاف تو نشدم تا از این طریق شخصیت افراد شكسته نشود. قرآن مىفرماید: برادران یوسف كه پس از دهها سال او را دیدند و نشناختند، به او گفتند: ما قبلاً برادرى داشتیم به نام یوسف كه دزد بود. یوسف خود را به تغافل زد و نگفت كه آن برادر من هستم و چرا به من نسبت دزدى مىدهید.(157) البتّه تغافل در مورد خلافهاى شخصى، جزئى و فردى است؛ و گرنه در مسائل مهم كه دشمنان و كفار براى براندازى نظام اسلامى نقشه مىكشند، تغافل بزرگترین خواست دشمن است.(158) 7. توجه به ظرفیت افراد امام صادق علیه السلام شخصى را براى مأموریتى به منطقهاى فرستاد. او در گزارش خود به امام، از مردم منطقه به شدت انتقاد كرد. امام فرمود: ایمان ده درجه دارد. بعضى یك درجه ایمان دارند و بعضى دو درجه، بعضى هم هفت تا ده درجه. نباید كسانى كه ایمان كاملترى دارند، از دیگران توقع بیش از ظرفیت داشته باشند.(159) در شیوه تبلیغ انبیا مىخوانیم كه مىفرمودند: ما مأموریم طبق ظرفیت افراد با آنان صحبت كنیم.(160) 8 . كنایه گویى قرآن به حضرت عیسى علیه السلام مىفرماید: آیا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را خدا بگیرید؟!(161) در جاى دیگر، خداوند پیامبرصلى الله علیه وآله را مخاطب قرار داده و مىفرماید: اگر پدر یا مادرت نزد تو به پیرى رسیدند، تو با آنان درشتى نكن!(162) در حالى كه همه مىدانیم حضرت عیسى مردم را به توحید دعوت مىكرد و پیامبر اسلام در كودكى پدر و مادر خود را از دست داده بود. این گونه خطابها در حقیقت به مردم است. 9. ایجاد محبّت در بخش مهمّى از قرآن، خداوند نعمتهاى خود را مىشمارد تا عشق انسان را نسبت به خود زیاد كند. قرآن كه مردم را امر به عبادت مىكند، مىفرماید: پروردگارِ كعبه را پرستش كنید؛ زیرا او شما را از گرسنگى و ترس نجات داد.(163) نمونههایى از سیره پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله درباره جذب دلها: 1. هرگاه سه روز یكى از یاران را نمىدید، به سراغش مىرفت.(164) 2. از مریضها در دورترین نقطه شهر عیادت مىكرد.(165) 3. مردم را با بهترین نام صدا مىزد. حتى نام زنان و كودكان را با كرامت مىبرد.(166) در تاریخ زندگى اهل بیت علیهم السلام نیز خاطرات فراوانى به چشم مىخورد كه یك نمونه از آن را نقل مىكنیم: مردى شامى به امام حسن مجتبىعلیه السلام جسارت كرد. حضرت، ایشان را به منزل بردند و چنان مورد تفقد قرار دادند كه او از حرفهاى خود شرمنده شد.(167) در روایات مىخوانیم: با هر كس كه با تو قطع رابطه كرد، ارتباط برقرار كن و هر كس به تو بدى كرد، تو با او خوبى كن.(168) 10. تحریك عواطف شخصى به مادرش تندى كرد. روز بعد، امام صادقعلیه السلام او را دید و به او فرمود: چرا با مادرت تندى كردى؟ مگر نمىدانى كه شكم مادرت منزل تو بود؟ دامان مادرت گهواره تو بود؟ شیر مادرت غذاى تو بود؟ سپس فرمود: پس با او خشن نباش.(169) 11. مخفیانه و مختصر باشد در حدیث مىخوانیم: هر كس برادر دینى خود را مخفیانه موعظه كند، او را آراسته كرده، ولى هر كس آشكارا موعظه كند، او را شرمنده كرده است.(170) گر نصیحت كنى، به خلوت كن كه جز این، شیوه نصیحت نیست هر نصیحت كه برملا باشد آن نصیحت به جز فضیحت نیست در حدیث مىخوانیم: هرگاه كسى را موعظه مىكنى؛ خلاصه بگو!(171) 12. نمایاندن الگوها معرفى چهرههاى موفق و تجلیل از آنها، در دعوت مردم به معروف نقش مؤثرى دارد. این كه هر سال مردم در عاشورا فریاد «یا حسین» سر مىدهند، زمینه دورى از پذیرش طاغوتها و وفادارى به نظام اسلامى مىشود. قرآن مىفرماید: مردم دنیا از همسر فرعون درس بگیرند كه چگونه جذب مال و مقام و قدرت فرعون نشد.(172) در جاى دیگرى مىفرماید: از حضرت ابراهیم وحضرت محمّدعلیهما السلام درس بگیرید؛ زیرا این دو بزرگوار اسوه و الگو هستند.(173) 13. تدریج همانگونه كه شیطان انسان را گام به گام به سوى فساد مىكشاند،(174) راه اصلاح و امر به معروف نیز باید گام به گام باشد. در قرآن، در مورد تحریم ربا این مراحل به چشم مىخورد: در مرحله اول، قرآن مىفرماید: آنچه به مال شما از طریق ربا اضافه مىشود، نزد خدا افزایش نیست.(175) در مرحله دوم، قرآن، رباخوارى را از عادات زشت یهودیان مىشمارد.(176) در مرحله سوم، قرآن، انسان را از رباى مضاعف و زیاد نهى مىكند.(177) در مرحله چهارم، قرآن، ربا گرفتن را به منزله اعلام جنگ با خدا مىداند.(178) 14. تكرار چون برنامه اسلام تنها آموزش نیست، بلكه تربیت هم هست، لذا اوامر و نواهى باید تكرار شود. براى هر غفلت، یك تذكر لازم است. شما در نماز دهها بار جمله «اللّه اكبر» را در ركوع و سجود و قیام تكرار مىكنید. یاد خدا غذاى روح است و باید همچون غذاى جسم تكرار شود.
15. مماشات حضرت ابراهیم علیه السلام براى نهى از بزرگترین منكر (شرك) از راه مدارا و مماشات وارد شد و گام به گام به انتقادات خود اضافه كرد. بار اول فرمود: خورشید غروب مىكند و من غروب شدنى را دوست ندارم. «اِنِّى لا اُحِبّ الآفِلِین»(179) بار دوم فرمود: ماه پرستى انحراف است و خدا مرا گرفتار آن نكند. «لَئِنْ لَم یَهْدَنى رَبِّى...»(180) بار سوم فرمود: من بیزارم از هر چه كه شما شریك خدا مىدانید. «اِنِّى بَرِىءٌ مِمَّا تُشْرِكُون»(181) 16. حكمت، موعظه، جدال نیكو قرآن كریم به پیامبر عزیز مىفرماید: از طریق حكمت و منطق یا موعظه و نصیحت و یا جدال نیكو مردم را به راه خدا دعوت كن!(182) در امر به معروف و نهى از منكر باید روى مسائلى تكیه كرد كه قابل خدشه نباشد. به سخنان محكمى كه مورد قبول همه است، حكمت گفته مىشود. مراد از موعظه حسنه، موعظهاى است كه بر اساس محبت و با بیان نیكو باشد و در زمان و مكان مناسب با شیوههاى صحیح انجام شود. و مراد از مجادله نیكو نیز پذیرفتن نقاط قوت دیگران و استدلال و مقابله به مثل در شیوهها ست. 17. ریشه مفاسد را بخشكانیم قرآن مىفرماید: «سوء ظن نبرید و تجسّس نكنید»؛(183) زیرا سوء ظن، سرچشمه تجسّس و تجسس، سرچشمه غیبت مىشود. اگر قرآن، زنان را از پایكوبى(184) و یا گفتار همراه با ناز و كرشمه و تحریك آمیز(185) نهى مىكند، به خاطر خشكاندن سرچشمه گناه است. در مسائل سیاسى واجتماعى نیز براى اصلاح دولتها باید دولتمردان اصلاح شوند و براى اصلاح نسل نو، باید خانوادهها اصلاح شوند. قرآن مىفرماید: با رهبران كفر مبارزه كنید.(186) 18. احترام به ارزشهاى دیگران قرآن كریم، به تورات و انجیل و انبیاى گذشته احترام مىگذارد و مراكز عبادت سایر ادیان را محترم مىشمارد؛ حتى براى حفظ آن، دفاع را لازم مىداند.(187) در سفارشهاى اسلامى نیز آمده است: «بزرگان هر قوم را احترام كنید!»(188) 19. با انجام معروف، زمینه را بر منكر تنگ كنیم قرآن مىفرماید: «راه جلوگیرى از فحشا و منكر، انجام معروفى همچون نماز است».(189) هنگامى كه خداوند مىخواهد حضرت آدم را از غذایى منع كند، ابتدا اجازه بهرهبردارى از غذاهاى دیگر را به او مىدهد و مىفرماید: «از هر غذایى در بهشت استفاده كن؛ ولى از این غذا استفاده نكن!»(190) تفریح و ورزش از معروفهایى است كه جلو بسیارى از مفاسد، امراض و منكرات را مىگیرد. زهد و عدالت مسئولان مملكتى، از معروفهایى است كه مىتواند جلو بزرگترین منكرات را كه بدبینى به حكومت اسلامى است، بگیرد. 20. توجه به زمان در روایات مىخوانیم: هنگام مسافرت، خانوداه خود را به تقوى سفارش كنید؛(191) زیرا در آستانه جدایى، علاقهها اوج مىگیرد و زمینه پذیرش در انسان زیاد مىشود. در حدیث مىخوانیم: به هنگام خشم وغضب، كسى را ادب نكنید؛ زیرا در معرض افراط هستید».(192) در قرآن نیز نسبت به استغفار در سحر مكرر سفارش شده است.(193) 21. اعراض قرآن مىفرماید: «هر گاه كسانى را دیدى كه در آیات ما به یاوهسرائى نشستهاند، پس به عنوان اعتراض، مجلس آنان را ترك كن! یا مسیر حرف را تغییر ده! و اگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، تا متوجه شدى جلسه را ترك كن و با ستمگران منشین».(194) در حدیث مىخوانیم: «سزاوار نیست كه مؤمن در مجلس گناهى كه نمىتواند آن را تغییر دهد، بنشیند.»(195) پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مىفرماید: گناهكاران را با قیافه عبوس ملاقات كنید!(196)
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم مهر ۱۳۹۴ ساعت 18:29 توسط موسی امیری
|
با سلام خدمت شما بازدیدکنندگان گرامی این وبلاگ در نظر دارد با قرار گذاشتن اطلاعاتی در اختیار شما عزیزان شما خانواده های عزیز را در جهت تربیت فرزندان خود یاری دهد امید است با بازدید از این وبلاگ استفاده کافی را ببرید با تشکر.