Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

فرو رفتن در باطل
بزرگ ترين مردم از جهت گناه در روز قيامت ، كسى است كه بيش تر در باطل ، فرو رفته باشد(436).
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم )
مقدمه
يكى از عوامل رشد و انتشار زشتى ها در جامعه بشرى ، فرو رفتن در باطل (437) است . دانشمندان علم اخلاق ، حكايت زشتى ها يا فرو رفتن در باطل را از بيمارى هاى زبان به شمار آورده اند. شخص مبتلا به اين بيمارى ، ويژگى بسيار ناپسندى دارد كه جامعه اى را به فساد و تباهى مى كشد.باز گفتن اعمال زشت ، موجب از بين رفتن زشتى آن ها شده ، شخص راوى يا شنونده را به ارتكاب گناه ترغيب مى كند.
اين فصل به بيان مطالبى چند جهت آشنايى با اين بيمارى و راه درمان آن مى پردازد و موضوعات مورد بحث در آن عبارتند از:
1 -
تعريف فرو رفتن در باطل
2 -
اقسام فرو رفتن در باطل
3 -
نكوهش فرو رفتن در باطل
4 -
ريشه هاى درونى فرو رفتن در باطل
5 -
پيامدهاى زشت فرو رفتن در باطل
6 -
راه هاى درمان فرو رفتن در باطل .
(1): تعريف فرو رفتن در باطل
فرو رفتن در باطل نزد دانشمندان علم اخلاق ، اعم از نقل گناه و رفتار ناشايستى است كه خود فرد يا ديگرى انجام داده است ؛ به شرط آن كه اين كار فقط براى سرگرمى انجام شود و نيازى مشروع و عقلانى به آن نباشد؛ ولى اگر بيان رفتار ناشايست ديگران ، براى استمداد در بازداشتن ايشان از گناه يا پاسخ به كسى كه در امر مهمى مشورت طلبيده يا هر نياز مشروع ديگر باشد، ((فرو رفتن در باطل )) نخواهد بود.همچنين اگر حكايت گناه ديگرى ، جهت آشكار ساختن عيب او يا خرد و بى مقدار كردن او انجام شود، در محدوده گناهانى چون غيبت ، سخن چينى و... قرار خواهد گرفت .
مثل معروفى است كه ((وصف العيش نصف العيش ؛ وصف لذت نيمى از لذت است )). آن گاه كه كسى گناه خود يا ديگرى را جهت گرم كردن مجلس دوستانه و لذت بردن از آن ، با آب و تاب نقل كند، به اين رذيله اخلاقى گرفتار شده است ؛ پس اين عمل نه غيبت است ، نه سخن چينى و نه فحش و...؛ بلكه گناهى است كه عنوان خاص خود را دارد.
(2): اقسام فرو رفتن در باطل
حكايت گناه و رفتار زشت به دو صورت انجام مى شود:
حكايت گناه انجام شده
1 -گاه از گناهى كه پيش از اين انجام گرفته ، حكايت مى شود؛ مانند آن كه فرد، از فريب كارى ها و نيرنگ بازى هاى خود داستان سرايى كند و از مفاسد خويش سخن بگويد.
حكايت گناهى كه قصد انجام آن شده
2 - گاه از گناهى كه قصد انجام آن را دارد، حكايت كرده ، درباره راه و روش انجام آن سخن مى گويد كه اين كار، حكايت از تصور و تخيل گناه است ؛ البته گاه هدف از نقل خطا و حكايت گناه ، پند دادن به ديگران است ؛ ولى بايد مراقب بود كه بيان آن موجب اشاعه مفاسد نشود. به ويژه كسانى كه در مسند تدوين و تاليف پندهاى فردى و اجتماعى فعاليت مى كنند و قصد دارند با نقل داستان هايى آموزنده ، به ديگران اندرز و آموزش دهند، بايد دقت كنند كه اين حكايت ها موجب تحريك افراد به گناه نشود يا جرات انجام گناه را در شخص پديد نياورد يا به گونه اى نقل نشود كه زشتى آن كار به چشم نيايد؛ زيرا در چنين مواردى ، پيش از اين كه با نقل خطا، به نتيجه اى مناسب دست يابند، بدآموزى كرده اند؛ براى نمونه بسيارى از هنرمندان در ساختن نمايش ها و فيلم ها، هدف كلى خوبى دارند؛ ولى برخى از آن ها در كنار اين هدف خوب ، به گونه اى به نقل و حكايت خطاها مى پردازند كه بدآموزى هاى فراوانى را در بر داشته ، باعث فراموش شدن مقصود اصلى سازنده ، مى شود.
(3): نكوهش فرو رفتن در باطل
باز گفتن گناهان با انگيزه سرگرمى و لذت بردن يا فراگيرى آن ها، از جمله رفتارهاى ناپسندى به شمار مى رود كه شرع آن را نكوهيده است . قرآن كريم ضمن بيان پرسش بهشتيان از دوزخيان درباره علت ورود به دوزخ مى فرمايد:
و كنا نخوض مع الخائضين (438).
و با ياوه گويان [= حكايت كنندگان گناه ] ياوه مى گفتيم .
البته آيه ، شامل همراهى عملى با گناه كاران نيز مى شود(439) و بيانگر آن است كه فرو رفتن در باطل ، يكى از علل يا بخشى از علت ورود به دوزخ است ؛ البته وعيد آتش و دوزخ بر رفتارى داده مى شود كه حرام است . همچنين خداوند متعالى در قرآن كريم مى فرمايد:
فلا تقعدوا معهم حتى يخوضوا فى حديث غيره (440).
با آن ها ننشينيد تا در سخن ديگرى فرو روند.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) بنا بر نقلى در توضيح و تفسير همين آيات فرمود:
اعظم الناس خطايا يوم القيامه اكثرهم خوضا فى الباطل (441).
گناهكارترين مردم در روز قيامت ، كسى است كه بيش تر در باطل فرو رفته باشد.
روايات نيز انسان را از آزاد گذاشتن زبان ، چه درباره خودش و چه درباره ديگران ، نهى كرده است .
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد:
ان الرجل ليتكلم بالكلمه من رضوان الله عزوجل فيكتب له بها رضوانه يوم القيامه (442). و ان الرجل ليتكلم بالكلمه لا يدرى انها بلغت منه حيث بلغت فيوجب الله له بها سخطه الى يوم القيامه (443).
همانا آدمى سخنى را كه خشنودى خدا در آن است مى گويد، و به سبب همين سخن ، روز قيامت خشنودى خدا براى او نوشته مى شود... و همانا آدمى سخنى مى گويد (كه مورد غضب الاهى است )در حالى كه ؛ نمى داند اين سخن او را به چه مرحله اى مى رساند؛ پس خداوند به واسطه همين سخن ، ناخشنودى خود را تا روز قيامت براى او مى نويسد.
ابوذر غفارى (رض ) يار صديق رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيز گفته است :
گناه كارترين مردم در روز قيامت ، كسانى هستند كه در معصيت خدا بسيار صحبت مى كردند(444)؛ پس با توجه به اين كه بيش تر اهل آتش از راه زبان وارد دوزخ مى شوند، بايد از نقل خطا و معصيت پرهيز كرد.
حضرت زين العابدين (عليه السلام ) در دعاى ختم قرآن مى فرمايد:
اللهم صل على محمد و اله و اجعل القران .... لالسنتنا عن الخوض فى الباطل من غير ما افه مخرسا(445).
بار الاها بر محمد و خاندان او درود فرست و قرآن را خاموش كننده زبان ما از فرو رفتن در باطل ، بدون تحمل ضرر، قرار ده .
(4): ريشه هاى درونى فرو رفتن در باطل
گرايش به گناهان و كردار ناپسند، ريشه اصلى فرو رفتن در باطل است . جاذبه گناه ، انسان را به يادآورى ، تخيل و سخن گفتن درباره آن وا مى دارد. شخصى كه زشتى ها و ناپسندى ها را با آب و تاب حكايت مى كند به قطع ، پيش از آن ، افكارش در همان امور سير كرده است و اين همه ، در نيروى افسار گسيخته شهوت بشر ريشه دارد.
(5): پيامدهاى زشت فرو رفتن در باطل
1
- ريختن قبح گناه
نقل خطا و باز گفتن رفتارهاى ناپسند، زشتى آن ها را نزد گوينده و شنونده از بين مى برد. انسان درستكار از نقل گناه و شنيدن آن نيز شرمگين مى شود و روشن است كه حكايت تباهى ها، آرام آرام ، اين احساس شرم را از ميان خواهد برد و وقتى زشتى عملى در نظر انسان كمرنگ شد، براى انجام آن جرات مى يابد.
2 - تشويق به گناه
يادآورى رفتارهاى زشت ، نيروى شهوت انسان را تحريك كرده ، ميل و رغبت بر انجام گناه را افزايش مى دهد و از آن جا كه نفس عمل خطا بوده است ، اين تهييج در خارج از مرزهاى الاهى و حريم انسانى صورت مى پذيرد.
3 - اشاعه زشتى ها
نقل گناه و نشان دادن راه انجام آن ، افزون بر اين كه زشتى گناه را از بين مى برد، شنونده را به بدى سوق داده ، به انجام گناه راهنمايى مى كند. چه بسا كه فكر ارتكاب آن گناه ، به ذهن شنونده خطور نكرده يا راه انجام آن را نمى دانسته ؛ اما با شنيدن حكايت گناه ، به هر دو نكته دست يافته است ؛ يعنى هم جرات انجام آن كار و هم دستورالعمل اجراى آن را مى آموزد.
(6): راه هاى درمان فرو رفتن در باطل
رهايى از اين بيمارى همانند ديگر بيمارى هاى اخلاقى با يادآورى پيامدهاى زشت و ناپسند آن ميسر است .عواقب اين رفتار حرام به اندازه اى شوم و زننده است كه تذكر آن ها، تنفر و انزجار از اين بيمارى را در پى خواهد داشت . همچنين بايد كوشيد تا از امور مهم دين و دنيا به اندازه نياز سخن گفت و به جاى سخنان بيهوده به ذكر خدا مشغول شد. افزايش ذكر و دعا و مناجات در برنامه زندگى ، روش بسيار مناسبى براى ترك سخن درباره گناه است .
وظيفه شنونده حكايت گناه
اگر شنونده متوجه شود كه سخنان گوينده در ذهن او اثر نامطلوب مى گذارد، حتى اگر غرض گوينده ، خوب و درست هم باشد، نبايد به آن گوش دهد؛ چرا كه از نظر روانى موجب تحريك او به سمت گناه مى شود و برايش خطر لغزش وجود دارد. همان گونه كه گفته شد، خداوند متعالى در قرآن كريم مى فرمايد:
فلاتقعدوا معهم حتى يخوضوا فى حديث غيره (446).
پس با آن ها ننشينيد تا در سخن ديگرى فرو روند.
نهى پروردگار از نشستن در كنار كسانى كه در باطل فرو مى روند، پس از آن است كه مى فرمايد:
و به تحقيق ، خداوند براى شما در قرآن دستورى فرستاده است كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار كرده ، مورد استهزا قرار مى دهند، با آن ها ننشينيد تا به سخن ديگر بپردازند؛ در غير اين صورت ، شما نيز مانند آن ها خواهيد بود. خداوند منافقان و كافران را در جهنم جمع مى كند(447).
آيه به ظاهر چنين مى گويد كه اگر شنونده بداند قصد گوينده نادرست و باطل ، و سخن او با نيتى نادرست توام است ، بايد از گوش دادن به آن بپرهيزد.
فصل دوازدهم : استهزا و سخريه
يا ايها الذين آمنوا لا يسخر قوم من قوم عسى ان يكونوا خيرا منهم و لا نساء من نساء عسى ان يكن خيرا منهن (448).
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هيچ گروهى از شما گروه ديگر را مسخره نكند. شايد ايشان [= گروه دوم ] از آن ها [= گروه اول ] بهتر باشند و زن هايى ، زن هاى ديگر را مسخره نكنند، شايد ايشان از آن ها بهتر باشند.
مقدمه
يكى از رفتارهاى ناشايست كه گروهى براى بى اعتبار كردن ديگران ، از آن بهره مى گيرند، ((استهزا)) يا ((سخريه (449))) است . استهزا و سخريه ، از جمله بيمارى هاى بسيار زشت و نازيباى زبان است كه عواقبى چون آزردگى ، دشمنى و انتقامجويى را در جامعه بشرى به بار آورده ، روح وحدت و يك پارچگى را از ميان مى برد. اين فصل مى كوشد تا ضمن بررسى ابعاد گوناگون اين آفت ، راه هايى براى درمان آن ارائه دهد و موضوعات مورد توجه در آن چنين است :
1 -
تعريف استهزا و سخريه
2 -
اقسام استهزا و سخريه
3 -
نكوهش استهزا و سخريه از ديد شرع و عقل
4 -
ريشه هاى درونى استهزا و سخريه
5 -
پيامدهاى زشت استهزا و سخريه
6 -
راه هاى درمان استهزا و سخريه .