* محمدمهدی رشادی
امام حسین(ع) فرمود: -من عبدالله حق عبادته آتاه الله فوق امانیه و کفایته-
کسی که خدا را پرستش کند آن‌گونه که سزاوار اوست، خدای متعال بیشتر از آن چیزی که آرزو دارد و بیشتر از آنچه که نیاز دارد به او خواهد داد. (فرهنگ سخنان امام حسین(ع) محمد دشتی، ص 93)
از جمله شرایط عبادت شایسته، داشتن انگیزه و نیت صحیح است. عبادتهای ما برای چیست؟ آیا برای کسب بهشت و نعمت‌های آن است؟ آیا برای فرار از جهنم و ترس از عذابهای دردناک آنجاست؟
آیا برای دستیابی به مقامات عرفا و انجام کرامات آنهاست؛ آیا برای خواسته‌های دنیایی است؟
حضرت در فراز دیگری کیفیت عبادت شایسته را به روشنی بیان می‌دارند:
گروهی خدا را برای شوق بهشت پرستش می‌کنند که این پرستش، پرستش تجار و بازرگانان است. گروهی از مردم خدا را از روی ترس می‌پرستند که این پرستش و عبادت بردگان است.
اما گروه سومی هستند که خدا را از روی شکر و سپاسگزاری عبادت می‌کنند که این عبادت آزادگان است و این نوع پرستش والاترین و با ارزش‌ترین نوع عبادت است.
خلاصه: مهمترین ویژگی عبادت «اخلاص» است. یعنی عبادت خدای متعال باید خالصانه بوده و بدون هیچ گونه شائبه غیر باشد. به فرمایش امام جواد(ع)- افضل العباده الاخلاص- برترین عبادت اخلاص می‌باشد. (میزان الحکمه ج 2 ص 643)
عبادت دائمی
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می‌گفتند: در بازار چوب‌فروشان در هر حجره روزی چند کامیون چوب معامله می‌شود ولی در پایان روز که سؤال کنی چقدر کاسبی کرده‌اید؟ می‌گویند: مثلا ده هزار تومان. اما یک منبت‌کار تکه‌چوبی ا‌ز آن چوبها را می‌گیرد و حسابی رویش کار می‌کند و بر روی آن نقش می‌اندازد و همان را صدهزار تومان یا بیشتر می‌فروشد. گاهی آن قدر نفیس می‌شود که نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت. در اعمال عبادی هم زیاد عبادت کردن مهم نیست. بلکه روی عمل، حسابی کار کردن و آن را خوب از کار درآوردن وحق آن را ادا کردن نتیجه‌بخش است.
قرآن را، زیارت عاشورا را، مناجات شعبانیه را، نماز شب را یک بار بخوان اما خوب بخوان. لازم نیست خیلی بخوانی. در خیلی خواندن خطر عادت شدن و بی‌روح شدن و بی‌توجه تکرار کردن وجود دارد. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد تا نماز بعد تا ذکر و عبادت بعد خوب نگهداری کن. کار بد، دعوا، جدال، حرف بد و... انجام نده و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی عبادتت دائمی می‌شود. دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.(مصباح‌الهدی ص 327-329)
مرحوم رجبعلی خیاط می‌گویند: نفس، اعجوبه است. شبی دیدم که حجاب دارم (تاریکی دل) و طبق معمول همیشه نمی‌توانم حضور پیدا کنم. ریشه‌یابی کردم و با تقاضای عاجزانه متوجه شدم عصر روز گذشته که یکی از بزرگان تهران به دیدنم آمده بود، گفت: دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به جماعت بخوانم و من هنگام نماز برای خوشایند او عبای خود را به دوش انداختم. (کیمیای محبت ص 20) از یکی از عالمان بزرگ نقل شده است که سی سال در صف اول نماز جماعت اقتدا می‌کرده است. روزی به عللی نتوانست خود را به صف اول برساند. لذا مجبور شد در صف دوم بایستد. او از اینکه مردم اورا در صف دوم دیدند در خود خجالتی احساس کرد. از اینجا متوجه شد که در این مدت طولانی که پیشاپیش مردم و در ردیف اول نماز را اقامه می‌کرده، از روی ریا و خودنمایی بوده است. لذا تمام آن سی سال نماز را قضا کرد. (هزار و یک حکایت اخلاقی ص 205)
عبادت به اخلاص نیت نکوست
وگرنه چه آید ز بی‌مغز پوست
منه جان من آب زر بر پشیز
که صراف دانا نگیرد به چیز
زراندودگان را به آتش برند
پدید آید آن گه که مس یا زرند
(کلیات سعدی ص 290)